با زیرنویس چسبیده
ماریان سی سال پس از جدایی از جوهان تصمیم می گیرد با همسر سابق خود در خانه ای تابستانی دیدار کند.اما او وارد یک بحران خانوادگی بین پسر جوهان و نوه اش می شود که …
با زیرنویس چسبیده
"کارل" مخترعی 54 ساله است که پس از اینکه نامزد خود را تا سرحد مرگ مورد ضرب و شتم قرار می دهد به یک بیمارستان روانی فرستاده می شود.او به همراه یک بیمار دیگر پروژه فیلمی را آغاز می کنند و...
یک فیلمساز یونانی پس از 35 سال تبعید از آمریکا به کشور خود بازمی گردد تا در نمایش یکی از جنجالیترین فیلمهایش حاضر شود.اما قصد واقعی او پیدا کردن حلقه فیلمهایی است که اولین بار توسط برادران "ماناکیا" ساخته شده اند...
با زیرنویس چسبیده
شخصیت اصلی داستان، پزشک خوشگذرانی به اسم توماس (با بازی دانیل دی لوییس) است. توماس علاقه زیادی به جنس مخالف دارد و می توان او را به نوعی هوسباز دانست. شخصیت دیگری که با او آشنا می شویم معشوقه توماس نقاشی به نام سابینا است(با بازی لنا اولین) که به نوعی روشنفکر هم هست. توماس به طور تصادفی در شهری کوچک با ترزا (ژولیت بینوش) آشنا می شود و بعد از مدتی زندگی با هم، ازدواج می کنند. باقی داستان به بازگویی زندگی این زوج می پردازد که مجبورند پس از اشغال چک اسلواکی به سوییس پناه ببرند و بعد از مدتی هم بخاطر ناهمگونی های فرهنگی، به کشور اشغال شده شان باز گردند. شخصیت کمرنگ تری هم در فیلم هست: استاد دانشگاهی که عاشق سابینا ست.
با زیرنویس چسبیده
جزيره ي يوتلند. «الکساندر» (يوزفسون)، استاد دانشگاه، پس از شنيدن خبر يک بحران عظيم هسته اي نذر مي کند که در صورت بازگشت دنيا به وضع عادي، هر چه را که دارد واگذار کند.
"هنریک ولگر" کارگردان آرام و متفکر تئاتر معمولا پس از تمرینات در سالن می ماند تا فکر کرده و طرح نمایش را آماده کند. یک روز "آنا" در جستجوی یک دستبند باز می گردد. او درباره نفرتش از مادر خود که از دنیا رفته می گوید، بازیگری الکلی که عشق و ستاره "ولگر" بوده است...
با زیرنویس چسبیده
شاعر روس، گورچاکوف، برای تحقیق دربارهی یک آهنگساز روس قرن ۱۸ میلادی به ایتالیا سفر میکند که در آنجا زیسته و بعد از بازگشت از ایتالیا خودکشی کرده است...
با زیرنویس چسبیده
«فانی» (آلوین) و «الکساندر» (گوو) زندگی خوش و آرامی را با مادر و پدرشان، «اسکار» (ادوال) و «امیلی اکدال» (فرولینگ)، که در کار تیاتر هستند، می گذرانند. با مرگ پدر در اثر سکته ی قلبی و بعدتر ازدواج «امیلی» با یک کشیش خشک و مقرراتی به نام «اسقف ورگروس» (مالمسیو)، بچه ها آزادی و نشاط شان را از دست می دهند.
«اوا» (اولمان) که با همسرش «ويکتور» (بيورک) در خانه ي دورافتاده اي يک کشيش در نروژ زندگي مي کند و به تازگي پسر چهارساله اش را از دست داده، وقتي در مي يابد مادرش «شارلوت» (برگمن) پيانيست نامدار،عزادار محبوبش است، او را براي مدتي نزد خود دعوت مي کند...