با زیرنویس چسبیده
در آستانه هفتاد و پنجمین سالگرد تولدش، میلیاردر ثروتمندی که از فرزندانش دور مانده، آنها را به خانهاش فرا میخواند. ترس از جان او را بر آن داشته که این کار را انجام دهد، زیرا او معتقد است که امشب کسی یا چیزی قصد کشتن او را دارد. برای آنکه از کمک فرزندانش مطمئن شود، سهم ارث هر یک را به خطر میاندازد.
با زیرنویس چسبیده
پس از آنکه یک آتشسوزی، رختشویخانه یک مادر مجرد را نابود میکند، او توسط یک کلاهبرداریِ فیشینگِ صوتی فریب میخورد. او تصمیم میگیرد تا مجرمان پشت پرده این کلاهبرداری را پیدا کند.
با زیرنویس چسبیده
داستان فیلم در مورد زن جوانی (جویی کینگ) است که در میان رابطه عاشقانه مادرش (نیکل کیدمن) و رئیس اش (زک افرون) گیر افتاده است...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک هنرمند جوان که در جنگلی تاریک در غرب ایرلند گم شده است، به یک خانه پناه می برد.اما خیلی زود همراه سه غریبه در آنجا گیر می افتد، در حالی که موجودات ناشناسی آنها را تماشا می کنند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
گردنبندی در برج آتشنشانی ویران شده پیدا میشود. روح جانی که از جنایتی قدیمی خشمگین است، زنده میشود و به دنبال گردنبند میرود.
با زیرنویس چسبیده
گروهی از دانشجویان رقص در حال فیلمبرداری یک اثر تجربی بودند که ناگهان، اتفاقی هولناک رخ میدهد. یکی از اعضای گروه که پیش از این فوت کرده بود، به طور معجزه آسایی زنده میشود. این رویداد عجیب و غریب، دانشجویان را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و آنها را وادار میکند تا به کاوش در ماهیت این پدیده ماوراء الطبیعه بپردازند. آنها با الهام از آموزههای شمنی، به دنبال درک معنای عمیقتر این اتفاق و پیامی هستند که برای آنها دارد، میباشند.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
با زیرنویس چسبیده
در دنیایی که پیشرفت رباتیک، ورزشکاران پارالمپیک را به ستارگان نوظهور ورزش تبدیل کرده است، ماریا آرزوی رقابت با خواهرش را در سر میپروراند. اما برای رسیدن به این آرزو، باید قدم به دنیایی پر از جرم و خشونت بگذارد.
یک پیرمرد در حین سوار شدن بر یکی از وسایل شهربازیهای قدیمی و متروکه که گفته میشد جنزده است، جان خود را از دست میدهد. متصدیان شهربازی به جای خبر کردن پلیس، جسد او را در همان محل دفن میکنند و این اقدام هولناک را به جاذبهای توریستی تبدیل میکنند.
با زیرنویس چسبیده
کمرون، پسری درونگرا، بیحد شیفتهی دایان، همکلاسیاش است. اما ورود ویکتوریا، خونآشامِ همسایه، مسیر عشق او را منحرف میکند. کمرون ناگهان خود را در میان ماجرایی مرگبار مییابد...