«هانري بولانژه» (لئو) پس از پانزده سال کار در يک شرکت، بي کار مي شود و تصميم مي گيرد خودکشي کند. او پس از بارها سعي و تلاش ناموفق، در نهايت در ازاي هزار پوند، قاتلي (کولي) را براي کشتن خود استخدام کند. در اين بين، با زن گل فروشي (کلارک) آشنا مي شود و فکر مي کند که زندگي اش تغيير کرده است. پس سعي مي کند قرارداد قتل را بر هم زند، ولي اين کوشش بي فايده است...
پاریس، آینده ای نزدیک. "مارک" و "هانس" سارقان سالخورده به زنی آمریکایی بدهکار هستند و تنها دو هفته برای پرداخت آن زمان دارند. آنها نقشه سرقت یک سرم جدید را دارند، اما برای اینکار به کسی با دستان سریع و ماهر نیاز دارند. آنها "آلکس" جوانی که با "لیز" دوست دختر شانزده ساله خود به هم زده را استخدام می کنند و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
فرانسه، سال ۱۹۴۲. «فیلیپ گربیر» یک مهندس و یکی از سران انقلاب فرانسه می باشد. او توسط یک خائن لو رفته است و در یک کمپ زندانی شده، با این حال تصمیم به فرار دارد...
دو دوست، «مانو» (دلون) و «رولان» (ونتورا)، دل باخته ي دختر مجسمه سازي به نام «لتيسيا» (شيمکوس) مي شوند. «مانو» پيشنهاد مي کند همه با هم به جست و جوي محموله اي از طلا، الماس و سکه بروند. اين محموله در هواپيمايي بوده که در خليج آفريقا غرق شده است...
در پى حمله ى «گاریبالدى» به سیسیل، شاهزاده ى سالینا، «دون فابریتسیو» (لنکستر)، می پذیرد که برادرزاده ى محبوبش «تانکردى» (دلون) به ارتش «گاریبالدى» بپیوندد. در سفر هر ساله ى شاهزاده و خانوادهاش به ییلاق، «تانکردى» هم به آنان میپیوندد و دل به «آنجلیکا» (کاردیناله)، دختر «دون کالوگرو» (استوپا) میبندد…
موریس ( رژیانى ) که تازه از زندان آزاد شده، مقدمات سرقتى را فراهم می آورد. ابتدا انتقام جفاى دوستى قدیمى را میگیرد و سپس از » سیلیین « ( بلموندو )، دوستى جدید، تقاضاى کمک میکند.
"رام بوون" و "ادی کوک" دو آهنگساز موسیقی جاز هستند که در پاریس زندگی می کنند،جائی که برخلاف آمریکا آهنگسازان جاز مورد حمایت بوده و نژادپرستی جرم محسوب نمی شود.وقتی آنها با دو دختر آمریکایی که برای تعطیلات به پاریس آمده اند آشنا شده و عاشقشان می شوند،مجبور می شوند تصمیم بگیرند می خواهند به آمریکا بازگردند یا نه...
"ژان والژان" که متهم به جرمی کوچک شده است، بقیه عمر خود را محکوم است تا توسط افسر پلیس بی رحم "ژاور" تحت تعقیب باشد...
بلويل پاريس ، تابستان سال 1898 . نجارى به نام « ماندا » ( رژيانى ) به « مارى » ( سينيوره ) دخترى كه با دارودستهى خلافكاران معاشرت دارد ، دل مىبازد و پس از چندى در يك درگيرى ، محبوب سابق « مارى » ، « رولان » ( ساباتيه ) را به قتل مىرساند ...
یک سرباز با زنی جوان و مشتاق دیدار کرده و بعدها با آن زن وارد یک رابطهی مخفیانه می شود. کاشف به عمل می آید که زن جوان خدمتکار خانه ای است که...