کسی که سنگینی زندگی و محبت دو فرزند رو در قلب خود حمل میکند. داستان مادری که علیرغم فقر و مبارزه با زندگی میتونه بچه هاش رو بخندونه و خودش رو در مقابل سختی های زندگی سپر کنه تا بتونه مراقب بچه هاش باشه…
جیمز ۱۷ ساله تردیدی ندارد که بیماری روانی دارد. آلیسای ۱۷ ساله نیز، دختری دمدمی و تازه وارد در مدرسه است. آنها با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و آلیسا، جیمز را تشویق میکند تا سفری را شروع کند و دنبال پدر واقعیش بگردد...
کنترل یکی از پردرد سر ترین محله های استانبول یعنی چوکور(گودال) در دست خانواده ی کوچوآ هست. مهم ترین قانون این خانواده اینکه اجازه به پخش م مصرف مواد مخدر نمیدن.ولی گروهی هست که روی این محله چشم دارن و میخوان این قانون (منع مخدر) رو بشکنن.که باعث میشه این نظم حاکم در محله بهم بخوره…
داستان در مورد یک فرشته مرگ هست که بر روی زمین در کالبد یک کارگاه مرد هبوط کرده است و به زنی فانی که سایه مرگ را می بیند علاقه مند می شود. این عشق ممنوعه باعث رانده شدن این فرشته از بهشت و فراموشی آن از خاطر تمامی جهانیان خواهد شد…
در اواخر دهه 1970 دو مامور FBI وظیفه دارند با قاتلین سریالی مصاحبه کنند تا بتوانند معمای پرونده های قتل را حل کنند...
اینویاشیکی خانواده داره، یه زن و دو تا بچه که هیچکدوم بهش اهمیتی نمیدن. وقتی میفهمه که فقط سه ماه دیگه زنده ست، متوجه میشه که جز سگش هیچکس براش ارزشی قائل نیست. چیزی از این نتیجه گیری نگذشته که توسط سقوط آدم فضایی ها کشته میشه. اونا دوباره به صورت یک ماشین میسازنش. حالا که دیگه انسان نیست زندگیش چه تغییری میکنه؟
نام سهو یه مرد مجرده خواسته که ازدواج نکنه و خونه داره و وام هنگفتی برداشته حالا تا خرخره تو قرضه. یون جی هو یه زن مجرده خونه نداره و کاراییکه میکنه بقیه بهش غبطه میخورن به خاطر دست تنگیش هنوز ازدواج نکرده . یون جیهو تو خونه نام سیهو زندگی میکنه . حالا اونا همخونه شدن ، از حالا به بعد چه اتفاقات قراره بیوفته …
هر دو نقش اصل ۲۹ سالشونه ، لی جونگ سوک نقش یه دادستان جوون رو بازی میکنه که شوخی حالیش نمیشه و از افراد بذله گو که زندگی رو به شوخی میگیرن متنفره ، با برادرش زندگی میکنه و همسایه ی شخصیت سوزی میشن و همیشه شخصیت سوزی رو تحقیر میکنه . شخصیت سوزی با مادرش زندگی میکنه ، شخصیت غد ، سرد و خودپسندی داره ، یه ژورنالیست بیکار که آینده رو تو خواب میبینه!
“حکایت ما” قصه ی زندگی یه دختر به اسم فیلیزه که تو یکی از محله های پایین شهر با خونوادش زندگی میکنه و یه جورایی انگار نقش مادر خونواده رو داره و از وقتی مادرشون ولشون کرده و رفته از خواهر و برادراش مراقبت میکنه. با اینکه پدرش یه دائم الخمره و همیشه مسته بدون این که از زندگیش خسته شه به خونوادش رسیدگی میکنه. یهو یه پسر خوشتیپ به اسم باریش وارد زندگی فیلیز میشه.
داستان سریال در چهارصد سال آینده و در سفینهی اکتشافی اورویل رخ میدهد. خدمهی این کشتی فضایی که هم انسان و هم موجودات بیگانه هستند ، همواره در حال مواجه شدن با شگفتیها و خطرات فضا هستند. در این بین مشکلات زندگی روزمرهی آنها نیز به تصویر کشیده میشود و…