هیمورا کنشین یک ولگرد با گذشته تاریک و خلق و خوی آفتابی است. نه یک رونین، بلکه یک رورونی، او هرگز یک سامورایی نبود، بلکه یک قاتل با نهایت مهارت در بازسازی میجی بود، که در نقطه عطف جنگ به سادگی کنار رفت. سفرهایش او را در یازدهمین سال از دوران میجی به توکیو میبرد، جایی که با یک استاد کندو زن، یک دزد سابق، یک جنگجو و یک دکتر که همه رازهای خودشان را دارند دوست میشود. آنها با هم با دشمنانی که از گذشته تاریکی ظاهر می شوند می جنگند و کنشین نمی تواند از آن فرار کند.
این سریال داستان پسر باهوش و خوش قلبی به نام تانجیرو کامادو می باشد که پدرش را از دست داده و مجبور می شود که از طریق فروش زغال چوب خرج خود و خانواده اش را در بیاورد. یک روز که تانجیرو برای کار به شهر مجاور می رود، تصمیم می گیرد تا شب را در محلی بگذراند زیرا شایعات مختلفی درباره وجود اهریمن های کوهستان شنیده بود. اما روز بعد، هنگام بازگشت به خانه، تانجیرو متوجه می شود که شیاطین به خانواده اش حمله کرده و تنها خواهر کوچکش زنده مانده است، اما دختر بیچاره تبدیل به یک اهریمن شده بود. تانجیرو برای انتقام از اهریمن ها و برگرداندن خواهرش به یک انسان، به یک شکارچی و قاتل اهریمن تبدیل میشود...
"گل دی.راجر" دزد دریایی قدرتمندی بود که صاحب ثروت و شهرت فراوانی بود. وقتی او دستگیر شد و در آستانه ی اعدام قرار داشت فاش کرد که گنج بزرگ او که "وان پیس" نام داشت جائی در "گرند لاین" مخفی شده است. 22 سال بعد از مرگ "راجر" پسری به نام "مونکی دی.لوفی" تصمیم گرفت تا یک دزد دریایی بشود و به دنبال گنج "راجر" برود تا پادشاه دزدان دریایی شود.
در دنیایی که انسان ها و موجودات مصنوعی به نام "نین" در کنار هم زندگی می کنند، یکی از آنها، روژ رداستار و شریک زندگی اش، نائومی اورثمان، برای کشتن 9 نین بسیار پیشرفته و سرکش به نام «نین جاودان»، عازم ماموریتی به مریخ می شوند.
"فانتزی بالا پسر با دختر ملاقات می کند" در دنیایی می گذرد که در آن زمین توسط دریای بزرگ برفی در حال بلعیده شدن است. Humaniy زندگی سختی را در بالای Tenmaku (یک بازی با کلمه در کلمه ژاپنی به معنی چادر) که از ریشه تا بالای درختان غول پیکر مداری امتداد دارد، به وجود می آورد. داستان حول محور کاینا، پسری که بالای تنماکو زندگی میکند، و لیلیها، شاهزاده خانم کشور کوچک آتلند در دریای بزرگ برفی است.
آئوبا سوموگی عاشق هم دبیرستانی اش ساکورا سو شد .هر دوی آنها علاقه مشترکی به موسیقی داشتند. رابطه آنها عمیق تر و عمیق تر شد، اما ناگهان ساکورا بدون اینکه دلیلی برای جدایی آنها بیاورد از او خداحافظی کرد و ناپدید شد. هشت سال بعد،اکنون آئوبا در توکیو است و به صورت پاره وقت در یک فروشگاه بزرگ موسیقی سی دی کار می کند و غرق موسیقی هایی است که دوست دارد ، یک روز، او به طور اتفاقی ساکورا را می بیند. او می خواهد با او صحبت کند، اما متوجه می شود که او تقریباً شنوایی خود را از دست داده است....
این انیمه که در سال ۲۰۲۰ اتفاق خواهد افتاد، شامل داستانهای کاملا جدیدی حول محور «تایچی یاگامی»، وقتی که در سال پنجم دورهی راهنمایی میباشد، است. همکارش هم «آگومون» است. داستان در توکیو و زمانی که اشکالی با مقیاس بزرگ در عملکرد شبکه رخ میدهد، شروع میشود. زمانی که این حادثه اتفاق میافتد، تایچی درحال آماده کردن خودش برای کمپ زدن در تعطیلات آخر هفتهی تابستانی است. مادر و خواهر کوچکتر تایچی، «هیکاری»، در قطاری که از کنترل خارج شده است گیر میکنند و تایچی برای کمک کردن به آنها به سمت شیبویا راه میافتد. با این حال در راهش به سمت شیبویا با پدیدهی عجیبی روبهرو میشود و راهش به سمت «دیجیتال ورلد» همراه با «دیجی دستیند»های دیگر، تغییر میکند.
در آینده ای نسبتا نزدیک، یک تکنولوژی نوآورانه ظهور کرده است. در شبکه های اجتماعی، شایعات در مورد پدیده های عجیب و غریب که اصالت آن ناشناخته است، به عنوان "ارواح هولوگرام" شناخته می شود. هیرو آمانوکاوا یک دانش آموز که تازه به دبیرستان آکادمی هیزاکورا رفته، یک دستگاه مرموز که توسط پدرش به نام (دیجیوایس) باقی مانده را فعال میکنه. با فعال کردن اون دستگاه حالا هیرو قادر به دیدن موجودات ناشناخته به نام دیجیمون میشه که توسط افراد عادی قابل دیدن نیستند.
کلاس ترور ( Assassination Classroom ) ، یک داستان طنز آمیز در مورد کلاسی که می خوان معلمشون رو بکشند. معلم اونها یک هشت پا عجیب و غریبه که به تازگی ماه رو نابود کرده و قراره که زمین رو هم نابود کنه مگه اینکه یکی از دانش آموزاش بتونه اون رو بکشه یا از بین ببره . چه چیزی باعث میشه تا اون بهترین معلمی باشه که دانش آموزاش تا حالا داشتند ؟
گروهی از نوجوانان بیسرپرست که در یک یتیمخانه به ظاهر بیعیب و نقص زندگی میکنند ، پس از زیر پا گذاشتن قانون منع خروج از یتیمخانه ، به یک راز هولناک پی میبرند و…