قتل وحشیانه حمدی آتیل بای در جنگل از مسیر دادستان جوان لیلا که می خواهد گذشته درهم و برهم خود را پشت سر بگذارد و اکنون نظم جدید خود را برقرار کند و کنان، روزنامه نگار جاه طلبی که زندگی منظم و معروفی دارد، عبور می کند. با این حال، این قتل نه تنها از نابودی عشق آنها، بلکه حقیقتی که آنها در مورد زندگی خود می دانند نیز خبر می دهد.
شاینو زندگی بوهمی را انتخاب کرد، اما او را انتخاب نکرد. در مواجهه با اخراج، او شروع به کار جدیدی می کند و با رئیس خود در آغازی طوفانی دچار...
در تابستان 1985، هاکان و گایی قصد دارند قبل از ترک استانبول، یک نوار موسیقی را به دوستشان سلن برگردانند. اما در راه، اتفاقاتی میافتد که باعث میشود همه چیز طبق برنامه پیش نرود..
با دوبله فارسی
زندگی آدِم هابردار زمانی که مجبور می شود پس از شکست در یک عملیات مهم ، پلیس بودن را ترک کند، مسیری کاملاً متفاوت به خود می گیرد. ادم با تعقیب باندی که باعث شد کارش را رها کند، مجبور است یک رستوران مرغ را تصاحب کند تا باند را تعقیب کند...
فریت پسر خانواده ای ثروتمند و سنتی است که هیچ تعهدی جز مهمانی ندارد. در حالی که زهرا زن جوانی است که دانشگاه را رها کرده و در یک شیرینی فروشی کار می کند. هنگامی که او به دانشگاه باز می گردد، هر دو باهم آشنا می شوند و ...
داستان درباره یک نوجوان به نام اِسه یک موتورسوار حرفهای است که میخواهد قهرمان منطقهای شود و دنیز یک خواننده آرزومند است که باور دارد که یک روز توسط بشقابپرندهها از دنیا برداشته خواهد شد. آنها دو نوجوان هستند که زندگیهای کاملاً متفاوتی در آدانا دارند. وقتی با هم آشنا میشوند، عشق بین آنها شکل میگیرد، اما مشکلات خانوادگی، رقابتهای موتورسواری و تفاوتهای طبقاتی رابطهشان را تحت فشار قرار میدهند...
ناره(Neslihan Atagul) دختر سفیر هستش و سنجر(Engin Akyürek) پسر کشاورزیه که از بچگی عاشق همدیگه میشن ولی برادر ناتنی ناره که پدرش ازبچگی بزرگش کرده بود بهش تجاوز میکنه و ناره نمیتونه اینو به سنجر بگه چون میدونه قاتل میشه، روز ازدواجشون سنجر فکر میکنه ناره بهش خیانت کرده و اونو بیرون میکنه و ناره خودکشی میکنه و مثل پرنده ای از روی پرتگاه پرت میشه ولی...
درک گیزم و سلطان از ازدواج که به خاطر رسانه های اجتماعی شناخته شده اند، متفاوت است. دو زن وارد رقابتی بی پایان با یکدیگر می شوند...
در فیلم اول که اکیپ برای مراسم عروسی اسماعیل جمع شده بودن ، این دفعه برای مراسم ختنه کردن نوه اسماعیل ، ماتیاس آستین ها رو بالا میزنن . فقط یه مشکلی وجود داره ، خانواده مادر لتونیایی ماتیاس ، به طور قاطع با مراسم ختنه مخالفت میکنه . به همین خاطر اکیپ یه نقشه میکشه ، قراره ماتیاس رو به سیواس آورده و در جریان یک مراسم دسته جمعی ختنه بچه ها اون رو هم مخفیانه وادار به ختنه کردن بکنن . در حالی که تمام این اتفاقات داره رخ میده ، تئوپچئو فیکرت هم به دنبال راه های اعلان عشق خودش به لیلا که در هتل سیواس کار میکنه ، خواهد افتاد