ودات که کنجکاو در مورد رابطه مردم با مرگ است، یک روانشناس است که آزمایشی را طراحی می کند تا رفتارهای شش شرکت کننده را دنبال کند که به آنها اطلاع داده می شود که در همان روز خواهند مرد. هر شش شرکت کننده به طور منحصر به فردی به این اطلاعات واکنش نشان می دهند و سعی می کنند با مرگ نابهنگام خود کنار بیایند.
با زیرنویس چسبیده
زندگی عالی یک بازیگر جوان زمانی که او موافقت می کند در یک فیلم تبلیغاتی بازی کند و ناگهان به دنیای شخصیت خود منتقل می شود، تغییر می کند...
علی طاهر، اکنون 130 ساله; هنگامی که او تصمیم مهمی در مورد زندگی خود می گیرد، با هاریکا روبرو می شود. پس از این برخورد و آشنایی، صفحه جدیدی هم برای هاریکا و هم برای کمال باز می شود.
خانواده Servet به دلایل خانوادگی از اسکی شهیر به استانبول نقل مکان می کنند و خود را در محیطی کاملا متفاوت می بینند. همانطور که دوقلوهای Kerem و Ece سعی می کنند با محیط در کالج خصوصی که تازه شروع کرده اند ترکیب شوند، با افراد کاملاً متفاوتی ملاقات خواهند کرد. در حالی که گام به گام با دردهای رشدی مسیر بزرگسالی را طی می کنند، به سفری طولانی به نام جوانی می روند که در آن خود را در حالی که پراکنده از اشتباهات و هیجانات عشق اول هستند، کشف می کنند. همانطور که دوقلوها با دردهای رو به رشد آزمایش می شوند. ، رویارویی پدرشان هارون و پدرش که 25 سال است ندیده است، کل خانواده را به چالش می کشد. از سوی دیگر، مادر آنها بلیز قرار است وارد دوره جدیدی شود که در آن خود را کشف خواهد کرد. وقتی آسف و آیلا بعد از 25 سال با پسر و نوههایشان زیر یک سقف زندگی میکنند، درگیریهایشان باعث میشود بفهمند که رشد و بلوغ در طول زندگی گسترش مییابد.
داستان تهیهکننده و کارگردان فیلم اروتیک، ارسان کونری، در دهههای 70 و 80 را به تصویر کشیده است و...
تعقیب و گریز بین رهبر مافیا کارتال که “محافظ” چینگیراکلی (نام محله کارتال به معنی مار زنگوله دار) است و افه، کمیسر بی باک اداره آگاهی بخش جرم های سازماندهی شده، با یک پرونده قتل وارونه می شود. مسیرهایی که برای دستگیری قاتل طی می کنند، آنها را به نامی می رساند که هرگز حدس نمی زنند.
در سال 1939 ، داوود معدنچی در شهرکی از شهرک های شهر زونگولداک با خواهران و برادران و والدین خود زندگی متوسطی را سپری میکرد. صاحب معدن مرد ثروتمندی به نام پاشازاده مالک خان است. در یک روز بارانی، همونطور که انتظار میرفت آقای مالک به هشدارها توجه نکرد و اتفاق پیش بینی شده رخ داد و معدن فرو ریخت. پس از این اتفاق داوود تصمیم می گیرد علیه نظام حاکم بر معدن اعتراض کند. در پی این حرکت داوود، مالک خان به داوود پیشنهاد غیرمنتظره ای میدهد. گلفم، دختر مالک خان به دور از واقعیت های زندگی بزرگ شده است. وی به مرور زمان شیفته ی داوود که در ابتدا بعنوان یک مرد عاصی، حرف گوش نکن و حتی لات و بی ادب میدید، میشود. از طرفی جناب ملک در نظر دارد دخترش گلفم، با یک معدن دار ثروتمند به نام علی گلیک ازدواج کند.
داستان در مورد مردی ۶۵ ساله مبتلا به بیماری آلزایمر است که به عنوان دستیار قاضی فعالیت میکند، تصمیم میگیرد جنایتکاران را به سزای اعمالشان برساند...
کنترل یکی از پردرد سر ترین محله های استانبول یعنی چوکور(گودال) در دست خانواده ی کوچوآ هست. مهم ترین قانون این خانواده اینکه اجازه به پخش م مصرف مواد مخدر نمیدن.ولی گروهی هست که روی این محله چشم دارن و میخوان این قانون (منع مخدر) رو بشکنن.که باعث میشه این نظم حاکم در محله بهم بخوره…