عرفان استاد اقتصاد در یک دانشگاه است اما متاسفانه زمانی میرسد که از دانشگاه اخراجش میکنند و در همین زمان پسرش هم مبتلا به یک بیماری میشه ؛ او بخاطر همین مشکل ، شدید نیاز به پول داره و مجبور میشه که سراغ یکی از دوست های قدیمیش بره که شاید بتونه پولی بدست بیاره و عرفان مجبور میشه واسه بدست آوردن پول ، وارد یک گروه مافیایی بشه و تو این راه ، زندگیش دگرگون میشه ؛ عرفان در این راه با نامزد قبلیش هم روبه رو میشود…
کوزگون و دیلا بچه های دو تا دوست پلیس هستن که پدر دیلا به پدر کوزگون خیانت میکند و پدر کوزگون بخاطر اون به زندان میافته و کشته میشه و کوزگون و دیلا هم که دوست بودن از هم دور میافتن. کوزگون بعد از سال ها با یک هویت دیگه برای گرفتن انتقام پدرش برمیگردد و دیلا که یک وکیل موفق شده است به او کمک میکند…
کنترل یکی از پردرد سر ترین محله های استانبول یعنی چوکور(گودال) در دست خانواده ی کوچوآ هست. مهم ترین قانون این خانواده اینکه اجازه به پخش م مصرف مواد مخدر نمیدن.ولی گروهی هست که روی این محله چشم دارن و میخوان این قانون (منع مخدر) رو بشکنن.که باعث میشه این نظم حاکم در محله بهم بخوره…
سرکمیسر قدیر یک انسان غمگین است که همسر و دخترش را در یک اقدام تروریستی از دست داده است. قدیر که خیلی عذاب میکشید زندگی برایش غیرقابل تحمل میشود و تصمیم میگیرد با یک تصادف رانندگی به زندگی خود پایان دهد ولی چهار ماشین دیگر هم درگیر این تصادف میشوند و داخل این چهار ماشین چهار زندگی متفاوت و چهار انسان متفاوت وجود داره. ادامه داستان رو با ما همراه باشید