علی طاهر، اکنون 130 ساله; هنگامی که او تصمیم مهمی در مورد زندگی خود می گیرد، با هاریکا روبرو می شود. پس از این برخورد و آشنایی، صفحه جدیدی هم برای هاریکا و هم برای کمال باز می شود.
با بازی ایلکین چه اتفاقی افتاد تا عشق تولگا را به او آزمایش کند. ایلکین و سینم که با تولگا بازی خواهند کرد، او را مورد آزمایش قرار خواهند داد. کنجکاو است که تولگا که بین دو زن درگیر خواهد شد چگونه دست به انتخاب بزند
داستان سریال درباره فیروزه و آیاز، دو آدم خوش قلب که بار سنگین زندگی را به دوش میکشند. پدرش تو کار ساختمان سازیه و به خاطر حادثه سقوط آسانسور باعث کشته شدن 13 نفر میشه و به همین دلیل محکوم میشه و...
این فیلم به داستان زندگی مسلم گورسس یک موسیقیدان اهل کشور ترکیه میپردازد. او با نام مسلم آکباش به دنیا آمد و به علت قدرت صدایش گورسس که در ترکی به معنای کسی دارای صدای پر قدرت است نام گرفت. از وی همچنین با نام مسلم بابا هم یاد میشود و…
کمال یک مهندس معدن جوان و فقیر است . برای به دست آوردن روزی خودش ، به همراه کارگرانش ، در اعماق زمین در حال تلاش و جدال است . کمال فقیر است ولی غرور زیادی داره . یک روز دختری به اسم نیهان رو از خطر غرق شدن نجات میده . به این ترتیب با او آشنا میشه و زندگیش تغییر میکنه . بعد از این تغییر بزرگ او مجبور به ترک استانبول میشه و در جایی دیگر ، در یک معدن مشغول به کار میشه . یک روز فاجعه ای در معدن برای او و کارگرانش رخ میده . سال ها بعد از این اتفاق او …
ظفر که فروشنده آثار غیر قانونی بر روی DVD است، زمانی که همسرش می خواهد از او طلاق بگیرد تصمیم میگیرد سراغ یک شغل قانونی برود و...
خلاصه داستان : کورت سعید پسر بزرگ یه خانواده ترک اهل کریمه (مرز روسیه و اوکراین) است . او که از بچگی عاشق باباشه مثل باباش یکی از بهترین افسرهای ارتش تزار شده . و وقتی زمانش برسه هم طبق اون چیزی که بهش گفتن با یک دختر ترک ازدواج خواهد کرد . شورا هم دختر یه خانواده اصالتا روسه و به خاطر مریضی لاعلاج پدرش ناراحته . به همراه خواهرش والنتینا پدرش رو برای مداوا به پتروگراد (سنت پترزبورگ) میبرن . وقتی میرسن به پتروگراد مهمان پترو دوست قدیمی کورت سعید و خانوادش میشن . پترو به خاطر یه اشتباه با دستور کورت سعید مجبور به ترک منصبش شده و به خاطر همین کینه به دل میگیره و مخفیانه برای کورت سعید نقشه میریزه . کورت سعید و شورا ابتدا در یک مراسم رقص باله همدیگرو میبینن ولی به طور رسمی وقتی برای یک دعوت به یک مهمانی میرن اونجا با هم آشنا میشن و شعله های عشقشون هم از همونجا شعله ور میشه .
دو برادر به نام های کوزی و گونی با هم سوار اتومبیل بودند، در حالی که گونی رانندگی می کرد ناگهان با عابر پیادهای تصادف کرد و باعث مرگ وی شد، اما کوزی از روی دلسوزی خود را به جای گونی متهم معرفی کرد و به جای او ۴ سال به زندان میافتد و پس از آزادی کوزی از زندان…
عدنان که یازده سال پیش همسرش را از دست داد، تمام توجه خود را معطوف دخترش نیهال و پسرش بولنت کرد. عدنان که در یکی از برجستهترین عمارتها در امتداد بسفر در استانبول به همراه پسر یکی از بستگانش بهلول و پرستار بچههایش زندگی میکند، با بیهتر آشنا میشود که او نیز دختر یک زوج اجتماعی است، او بسیار شیک و زیبا است، هر کسی که او را ملاقات میکند مات و مبهوت میشود. به او حسادت می کند و عاشق او می شود. در حالی که به دنبال آرامش، امنیت و خوشبختی در عمارت عدنان است و...