يك ، ماسك - مردى پا به سن گذاشته ( كالان ) به خاطر علاقه به رقص از يك ماسك استفاده مىكند ؛ دو ، خانهى تليه - گروهى خيابان گرد در سفرى تفريحى به دهكدهاى دورافتاده متوجه سرنوشت و زندگى تلخ خود مىشود ؛ سه ، مدل - نقاشى ( ژلن ) ناچار به ازدواج با يكى از مدلهاى خود مىشود...
کشیشى جوان ( لیدو ) به روستایى مىرود و کارش را آغاز مىکند . صحبت و دوستى با اهالى از جمله « دکتر دلباند » ( بالپتره ) ، کنتى ثروتمند ( ریوىیر ) و خانوادهاش تصویرى است از حاکمیت بىایمانى و ناامیدى بر جهان .
تعدادی نامه مشکوک،شایعه،ترس و شک را بین ساکنان یک دهکده کوچک فرانسوی پخش می کند.ساکنان یکی پس از دیگری علیه یکدیگر شده و رازهایشان برملا می شود اما تنها رازی که هیچکس نمی تواند آن را فاش کند هویت نویسنده نامه هاست...