یک دانشمند دیوانه دست به آزمایشات غیرقانونی زده و در نهایت خود را به عنوان خدایی برای ارتشی از موجودات جهش یافته و وحشتناک معرفی می کند...
دانشمند جوانى به نام «دكتر هنرى فرانكنستاين» ( كلايو ) مشغول آزمايشهايى براى حيات بخشيدن به مردگان است. او تحقيقاتش را با استفاده از اجسادى كه با كمك دستيار گوژپشتش، « فريتس » ( فراى ) از گورستانها میربايد، به انجام میرساند...
گروهی راهزن راه قطاری را بسته و به آن دستبرد می زنند.آنها پس از این دستبرد توسط کلانتری تعقیب می شوند و...