دو معدنچی به نامهای "روی گلنیستر" و "دکستری" که توسط مالک یک سالن حمایت مالی می شوند،برای محافظت از طلاهای خود در مقابل "الکساندر مک نامارا" کمیسری فاسد مبارزه می کنند...
لاکسی یک منجی کشتی اهل فلوریدا است که عاشق کاپیتان یکی از کشتی هایی شده است که در ساحل کی وست خراب شده بود. رابطه ی عشقی آن ها بعد از ورود فرد دیگری به این رابطه، پیچیده شده و در نهایت به اتفاقی غم انگیز ختم می گردد...
با شركت امريكا در جنگ جهانى اول ، ابتدا « آلوين يورك » ( كوپر ) با اعتقاد به « حرام » بودن جنگ ، به صف مخالفان آن مىپيوندد ، اما پس از مدتى باورهايش را عوض مىكند ، به جبههى اروپا مىرود و در نبردى ، به تنهايى 20 سرباز آلمانى را مىكشد و 132 اسير مىگيرد...
« بيگ جان مك مسترز » ( گيبل ) و « اسكوار جان سند » ( تريسى ) دو جويندهى نفت هستند كه فراز و نشيبهاى مالى آنان با مشغلههاى عاطفىشان در هم آميخته است.
وقتی کلانتر شهر درباره تقلب در بازی پوکر سوالات زیادی می پرسد، "کنت" او را به قتل می رساند. شهردار که با او همکاری می کند، "واشینگتن دیمسدل" را به عنوان کلانتر جدید منصوب می کنند تا بتوانند به راحتی او را کنترل کنند. اما شهردار نمی داند او معاون "تام دستری" کلانتری مشهور بوده است و...
در فرانسه قرن پانزدهم یک دختر کولی توسط رئیس فاسد دیوان عالی متهم به قتل شده و تنها ناقوس زن گوژپشت کلیسای نوتردام می تواند او را نجات دهد...
فیلم، سالهای ابتدایی زندگی رئیس جمهور آمریکا "آبراهام لینکلن" به عنوان وکیلی جوان که با بزرگترین پرونده خود روبروست را به تصویر می کشد...
یک دامدار تگزاسی شاهد خشونت بی حد و مرزی در شهر "داگ سیتی" بوده و تصمیم می گیرد به عنوان کلانتر در شهر مشغول بکار شود...
« جو ويلر » ( تريسى ) هنگام بازگشت به زادگاهش به اشتباه به اتهام آدمربايى دستگير و در زندان شهرى كوچك زندانى مىشود. شواهد و شايعات عليه او ، مردم را ترغيب مىكند تا به زندان حمله كنند و آن را آتش بزنند.
با زیرنویس چسبیده
« آقاى ديدز » ( كوپر ) ، مرد سادهاى اهل شهرى كوچك ، ميليونها دلار به ارث مىبرد و تصميم مىگيرد پولش را به نيازمندان ببخشد. وقتى به نيويورك مىرود ، عده اى انگل گردش را مىگيرند ، و زنى روزنامهنگار ( آرتور ) دربارهى او گزارشهايى مسخره چاپ مىكند...