زنی به یک مرد شلیک کرده و ادعا می کند برای دفاع از خود اینکار را کرده است اما این همه ماجرا نیست و...
یک سارق عاشق دختر خلیفه بغداد می شود. خلیفه دخترش را به کسی می دهد که کمیابترین گنجینه را برایش بیاورد. او وارد سفری جادویی می شود که برای ناشناخته است. از طرفی با خواستگار دیگری، شاهزادی مغول باید مبازه کند...
وقتی نیروهای آلمانی وارد پراگ می شوند، "دکتر بوماچ" به انگلستان فرار می کند. دختر او "آنا" موفق به فرار می شود تا به پدرش بپیوندد اما گشتاپو موفق به ربودن هر دوی آنها و بازگشت به برلین می شود...
« آلفرد كراليك » ( استوارت ) كه در يك مغازهى فروش كالاهاى چرمى در بوداپست كار مىكند ، با دختر رؤياهايش كه هرگز او را ملاقات نكرده است ، مكاتبات لطيف و شاعرانهاى دارد ، غافل از آن كه اين دختر ، « كلارانوواك » ( سولاون ) كارمند تازه استخدام شدهى همان مغازه است...
« نينوچكا » ( گاربو ) مأمور سختگير و متعصب حزبى از شوروى به پاريس مىآيد تا سه فرستادهى خاطى قبلى دولت را به وطن بازگرداند. او در برخورد با « كنت لئون دولگا » ( داگلاس ) ، براى نخستين بار لذت دلباختگى و زن بودن را تجربه مىكند.
توکیو سال 1888."کیکونوسوکه اونوا"،پسرخوانده یک بازیگر مهم متوجه می شود حرفه بازیگری او به خاطر پدرش مورد ستایش قرار می گیرد.تنها شخصی که درباره بازی او صادقانه صحبت می کند "اوتوکو" پرستار خانواده است.او اخراج شده و "کیکونوسوکه" به خاطر شایعات از دیدن او منع می شود....
در جریان جنگ ، پسری جوان فراخوانده شد . و با احساس فزاینده ای از وقوع رویدادی ناگوار ، متعهد می شود که ارتش خود را برای نبردی ویژه آماده کند...
آندره خلبان جوان، عاشق مارکیز دولاشنزه می شود. ولی نمی داند که اولین قاعده بازی به سبک اشرافی این است که هیچ چیز را جدی نگیرد و بگذارد که بازی ادامه یابد. وقتی این قانون زیر پا گذاشته می شود چیزی جز رنج و مرگ باقی نمی ماند...
در کورنوال، سال 1800، زنی جوان متوجه می شود در نزدیکی گروهی تبهکار زندگی می کند که کشتیها را برای بدست آوردن سود غرق می کنند...
در برداشتی کلاسیک از رمانی نوشته "امیل زولا"، یک مهندس راه آهن عاشق زنی متاهل که به همسر خود کمک کرده تا قتلی را مرتکب شوند شده و...