ده سال پیش، دروازه ای که دنیای واقعی را به دنیای هیولاها متصل می کرد، باز شد. برخی از افراد عادی قدرت شکار هیولاها را دریافت کردند. سونگ جین-وو، یک شکارچی ضعیف، یک سیاه چال پنهان با سخت ترین درجه سختی را پیدا می کند. او در آنجا یک قدرت عجیب دریافت می کند که به او امکان می دهد سطح خود را بالا ببرد.
این دنیای جادو است که در آن جادو برای همه چیز استفاده می شود. اما در اعماق جنگل مرد جوانی وجود دارد که وقت خود را صرف تمرین و حجیم کردن می کند. او نمی تواند از جادو استفاده کند، اما از یک زندگی آرام در کنار پدرش لذت می برد. اما یک روز زندگی او به خطر می افتد! آیا بدن عضلانی او از او در برابر کاربران جادویی که قصد دارند او را بگیرند محافظت می کند؟ با شروع این فانتزی جادویی غیرعادی، عضلاتی که با قدرت تمرین کرده اند، جادو را در هم می شکند!
ک اوتاکوی نامطلوب در بدن یک خوک بیدار می شود و با دختری معصوم که می تواند افکار مردم را بخواند آشنا می شود. وقتی جس در خطر قرار می گیرد، خوک با استفاده از هوشیاری، خرد و حس بویایی خود سعی می کند او را نجات دهد.
در دنیایی که اکنون زنان بر دولت تسلط دارند، ایجاد و استفاده از سلاح به شدت ممنوع است. با این حال، به هیچ وجه درگیری به پایان نرسیده است. جنگ به جای اسلحه از طریق کلمات صورت می گیرد. با قدرت "میکروفون هیپنوتیزم"، اشعار می تواند حریف خود را به طرق مختلف تحت تاثیر قرار دهد و باعث آسیب واقعی شود. بنابراین، کسانی که در بخشهای خارج از بخش مخصوص زنان چوئو هستند، از آن برای نبردهای رپ شدید به عنوان سلاح خود در درگیری دائمی برای قلمرو استفاده میکنند.
جهان پس از یک جنگ ده ساله ویرانگر در آستانه نابودی است. دیزیر هرمان یکی از آخرین جادوگران ماهر باقی مانده است، اما حتی او نیز حریفی نیست که وجود بشریت را تهدید می کند. درست زمانی که او مطمئن است که پایان فرا رسیده است، به گذشته، به روزهای اولیه تحصیل خود در جادو در آکادمی هبریون فرستاده می شود. با این فرصت نادر دوم، دیزیر مصمم است نه تنها خود را، بلکه دوستان و همرزمان سابق خود را نیز نجات دهد. آیا با دانشی که از آینده خود دارد، می تواند تفاوت ایجاد کند، یا همه آنها محکوم به تکرار همان سرنوشت هولناک هستند؟
یک کارمند 26 ساله به دلیل آزار و اذیت رئیس سابقش شغل خود را تغییر می دهد. او نگران است که رئیس جدیدش نیز از قدرت خود برای آزار و اذیت او استفاده کند. با این حال، وقتی برای اولین بار رئیس جدیدش را ملاقات می کند، متوجه می شود که رئیس جدیدش آنقدر بی فکر است که هیچ اضطرابی ندارد.
کونوها آکیساتو تصویرگری است که عاشق دختران زیبا و بازی های بیشوجو است. رویای او تبدیل شدن به یک تصویرگر فوق العاده محبوب است، بنابراین او سخت در یک شرکت تولید بازی bishojo کار می کند، اما واقعیت این گونه نیست...
ژاپن ممکن است پر از هیولاهای مرموز به نام یااکاشی باشد، اما آنها یک نیروی نینجا جن گیر ویژه برای مقابله با تهدید دارند! نینجا جن گیر جوان ماتسوری روزهای خود را با یاکاشی می گذراند تا از دوست دوران کودکی اش سوزو محافظت کند. اما وقتی یک گربه یاکاشی به نام شیروگان ظاهر می شود، همه چیز برعکس می شود!
آکان که اخیراً حذف شده است، وقتی با یامادا در همان RPG ملاقات می کند، به تازگی بازی را که با دوست پسرش انجام می داد، ترک می کند. یامادا در زندگی واقعی تا حدودی یک افسانه است. تنها مشکل این است - او فقط به بازی علاقه مند است. با افزایش احساسات آکان، آیا تمرکز یامادا روی بازی باقی خواهد ماند؟
داستان درباره کازوکی کوروسو، یک پیمانکار / هماهنگ کننده جنایتکار است که با بهترین دوست خود، ری سووا، یک قاتل حرفه ای که از کودکی به عنوان یک قاتل قراردادی بزرگ شده است، زندگی می کند. کازوکی اهل قمار و زنان است، در حالی که ری مردی کم حرف است که اوقات فراغت خود را صرف بازی های ویدیویی می کند. یک روز، پس از اینکه میری در حالی که به دنبال پدرش می گردد، به طور تصادفی در یک آتش سوزی در هتلی سرگردان می شود، این دو دوست در نهایت از میری اوناساکا، دختر چهار ساله ای که پدرش یک رئیس مافیاست، مراقبت می کنند.