زمانی در زندگی فرا می رسد که مردم ، ناتوان به نظر می رسند و هر چه تلاش کنید، هیچ چیز درست نمی شود. چنین چیزی برای لری باروز که در زندگی گم شده بود اتفاق افتاد...
زمانی که گراهام مارشال (مایکل کین)، مدیر تبلیغاتی با تجربه، ترفیع شغلی به مردی جوانتر را از دست میدهد، وضعیت ناخواسته او را به تصادف در مترو سوق میدهد که در آن یک مرد بیخانمان کشته میشود. مارشال با کشف این که هیچ عواقبی برای این حادثه وجود ندارد، شروع به توطئه می کند...
ريوي يرا. «لارنس» (کين) و «فردي» (مارتين) دو حقه باز کلاهبردار هستند که توريست ها را تيغ مي زنند. «فردي» به دروغ ادعا مي کند براي درمان مادربزرگش نياز به پول دارد و «لارنس» طوري زبان بازي مي کند که همه تصور مي کنند سلطاني خلع يد شده است. و اين دو براي نخستين بار در قطاري با هم آشنا مي شوند...
“چیف برودی” مرده است و پسر کوچکش نیز توسط کوسه کشته میشود. “مایکل” پسر برزگ “چیف” که یک زیست شناس دریایی است برای همدردی پیش مادر خود آمده و برای تغییر روحیه مادر خود او را به ساحلی دیگر میبرد. مایکل و دوستانش در هنگام کار با یک کوسه بزرگ برخورد میکنند. مایکل این موضوع را از مادر خود پنهان کرده و قصد انتقام دارد…
"جان پرستون" ماموری بریتانیایی است که ماموریت دارد از انفجار بمبی هسته ای در کنار یک پایگاه آمریکایی در انگلیس جلوگیری کند. روسها امیدوارند این اتفاق رابطه گرم دو کشور را از بین ببرد و...
"جورج" پس از رهایی از زندان به دنبال یک کار جدید می گیرد اما گذراندن مدت زیادی در زندان آوازه اش در دنیای زیرزمینی تبهکاران را کم کرده است.تنها کاری که او توانسته پیدا کند رانندگی برای "سیمون" دختری زیبا است که...
با زیرنویس چسبیده
«هانا» (فارو) که با «اليوت» (کين) ازدواج کرده، قبلا همسر «ميکي» (آلن)، بوده است. «لي» (هرشي) و «هالي» (ويست) خواهران «آنا» هستند. «اليوت» مدتي با «لي» رابطه برقرار مي کند و «هالي» به زندگي «هانا» که ظاهرا بي عيب و نقص است حسادت مي ورزد. «ميکي» نيز نگران اين است که در اثر تومور مغزي بميرد. سرانجام «هانا» و «اليوت» دوباره به هم نزديک مي شوند، «لي» با جواني آشنا مي شود و «هالي» و «ميکي» نيز يکديگر را پيدا مي کنند.
دو دوست به همراه دختران خود برای سپری کردن تعطلات به ریو می روند اما یکی از آنها عاشق دختر دیگری می شود و…