با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
« سردار واشيزو » ( ميفونه ) و دوستش ، « سردار ميكى » ( چياكى ) ، پس از پيروزى در جنگ ، در جنگل گم مى شوند و جادوگرى را مى بينند كه پيشگويى مى كند « واشيزو » به حكومت خواهد رسيد ، اما ورثه ى « ميكى » جانشينش مى شوند . خيلى زود « واشيزو » ابتدا پادشاه و بعد « ميكى » را مى كشد .
در یک منطقهى حومه ى توکیو، » مینورو « ( شیتارا ) و » ایسامو « ( شیمازو )، پسران » خانوادهى هایاشى «، وقتى می بینند همسایه شان تلویزیون دارد و آنان ندارند، نزد مادرشان، » تامیکو « ( میاکه ) و پدرشان، » کیتارو « ( ریو ) گله میکنند. پدر معتقد است که آنان زیاد حرف میزنند و بچه ها با هم عهد میکنند که سکوت اختیار کنند.
دو کشاورز طماع از یک مرد و زن در برابر خطوط دشمن محافظت میکنند در حالی که از هویت اصلی همراهان خود بی خبرند...
در محله های فقیر نشین ژاپن ساکنان مختلفی زندگی خود را گذرانده و رویای داشتن زندگی بهتری را دارند.در میان آنها مردی است که به زن جوانی علاقه مند است اما با مخالفت خانواده او روبرو می شود...
با زیرنویس چسبیده
"کیچی ناکاجیما" کارخانه دار ژاپنی است که دچار ترس زیادی از جنگ هسته ای می شود. این اتفاق موجب تاثیر گذاشتن بر روی زندگی و خانواده اش می شود...
تاکزو با نزدیکترین دوستش ماتاهاچی دهکده خود را ترک میکنند تا به ارتشی که برای جنگ رهسپار شده بپیوندند. بعد از اینکه در جنگ شکست میخورند، در خانه بیوه زنی به دنبال پناهگاه میگردند. بیوه زن (اوکو) ماتاهاچی را که نامزدیش را با اوتسو فراموش کرده اغوا میکند. ماتاهاچی به همراه زن و دخترش(آکمی) راهی کیوتو میشوند و تاکزو به روستایش بر میگردد. خانواده ماتاهاچی حرفهای تاکزو را باور نمیکنند …
پس از سپری کردن سالها در سفر و به وجود آوردن شهرت به عنوان بزرگترین سامورایی ژاپن، "تاکزو" به کیوتو بازمی گردد. "اوستو" منتظرش است اما او برای به چالش کشیدن "کندو" رهبر بهترین آموزشگاه منطقه بازگشته است. برای اثبات شجاعت و مهارت خود او عمدا پا در کمپینی که توسط هوادارن آموزشگاه ترتیب داده شده است می گذارد و...
با زیرنویس چسبیده
«كنجى واتانابه» ( شيمورا )، كارمند قديمى بخش بايگانى شهردارى، در مىيابد كه به سرطان معده مبتلا شده و بيش از شش ماه ديگر زنده نمیماند. او ابتدا میخواهد تا از آخرين روزهاى زندگی اش لذت ببرد، اما اين بی فايده است و « واتانابه » میميرد. در مراسم يادبودش، روشن میشود كه پيش از مرگ يك زمين بازى براى بچه هاى محله ساخته است.
"موروکامی" کارآگاه جوان دایره جنایی در اتوبوس مورد سرقت قرار گرفته و اسلحه خود را از دست می دهد.او که سرافکنده و خشمگین است تلاش می کند اسلحه اش را پیدا کند تا اینکه توسط کاراگاهی با تجربه و مسن با نام "ساتو" راهنمایی و کمک می شود...