با زیرنویس چسبیده
مانجی یک سامورائیِ ماهر پس از یک مبارزهی افسانهای نفرین به ابدیت میشود. او که از کشته شدن وحشیانه خواهر خود رنج میبرد، میداند که فقط و فقط با مبارزه با شیطان است که میتواند روح خود را آزاد کند. او تصمیم میگیرد که به دختری جوان به نام رین کمک کند تا انتقام خانوادهی خود را از مبارز بی رحمی به اسم آنوتسو بگیرد. این ماموریت مانجی رو به نحوی عوض میکند که وی انتظارش را نداشته..
با زیرنویس چسبیده
جنگ در پانزدهم آگوست ۱۹۴۵ به پایان رسید، اما اتفاق جدیدی که در ژاپن رخ داد، پدیدار شدن یک خاندان سلطنتی جدید بود که...
"نیناگاوا" مردی ثروتمند اعتقاد دارد نوه اش توسط "کاناهاید کیامورا" کشته شده است.او که قصد گرفتن انتقام دارد،در همه روزنامه های مشهور ژاپن مطلبی با عنوان پرداخت جایزه ای یک میلیارد دلاری برای هر کس که "کیامورا" را به قتل برساند، چاپ می کند و...
با زیرنویس چسبیده
خدمه سفینه فضایی “یاماتو” به سفری به طرف سیاره ای دور دست می روند تا دستگاهی که می تواند زمین ویران شده را نجات دهد را به دست آورند…
با زیرنویس چسبیده
زنی آمریکایی پس از بهم زدن با دوست پسر خود در توکیو سرگردان می شود. او که به دنبال هدفی در زندگی اش است، زیر نظر استادی زورگو آموزش آشپزی می بیند و...
در اواخر دهه 1500،یک استاد چای،راههای شناخت چای را به یک شوگان لجباز نشان می دهد.با استفاده از انگیزه قوی و شجاعت بسیار،هیدیوشی تبدیل به قدرتمندرین سردار ژاپن می شود.ریکیو با استفاده از مراسم چای و مواد معطر به او کمک می کند و....
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
سال 1573. در جنگ بر سر کيوتو، «شينگن تاکه دا» (ناکادايي)، رهبر خاندان «تاکه دا» به دست يک تيرانداز کمين کرده، زخم مهلکي برمي دارد و به برادرش «نابوکادو» (يامازاکي) دستور مي دهد تا سه سال مرگ او را مخفي نگاه دارد. «نابوکادو» يک دزد عفوخورده (ناکادايي) را مجبور به ايفاي نقش بدل تمام وقت «تاکه دا» «کاگه موشا» مي کند.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
ژاپن، اوايل قرن نوزدهم. »دکتر نايدي« (ميفونه)، مشهور به »ريش قرمز«، پزشک مسئول يک درمانگاه عمومي فقيرانه است. »دکتر نوبورو ياسوموتو« (کاياما)، پزشک يار جديد، به رغم نافرماني هاي اوليه اش از »ريش قرمز«، از جمله به خاطر افراط در نوش خواري و پوشش غير معمولش، سرانجام مي آموزد که يک پزشک خوب بايد فداکاري کند.
با زیرنویس چسبیده
«گوندو» ( ميفونه ) مدير توليد يك كمپانى كفشسازى است. فرزند گوندو را مى ربايند و در قبالش تقاضاى پول هنگفتى مى كنند؛ اما خيلى زود معلوم مى شود كه به اشتباه فرزند راننده ى گوندو را ربوده اند...