پس از خیانت به رئیسانش ، یک ضارب در خیاطی خالی پنهان می شود ، جایی که او را به عنوان پسر صاحب فقید اشتباه می گیرند ، هویتی که تصمیم می گیرد از آن استقبال کند.
کرم پسر چشم چرون و خوشتیپ یک خانواده استانبولی است که از قدیمی ترین ها در سکتور منسوجات هستن. با ایده های خلاقانه ی خودش با یه استارتاپ کارخونه قدیمی خانواده اش رو که به مرور زمان داشت از رده خارج میشد رو به نامبر وان این سکتور تبدیل کرد ولی در چشم پدرش هنوز مرد نشده بود چون همیشه دنبال خوشگذرونی و هوسرانی بود. عایشه هم یه دختر خوشگل و باهوش و خوش قلبه که تو کارخونه ی کرم اینا بعنوان کارگر کار میکنه و تحت کنترل دو خان داداشش که یکی قلدر و یکی بی خاصیته یه زندگی بی رنگ و مزه رو سپری میکنه. تنها امیدش اینه که با برک که یه مدته باهاش دوسته ازدواج کنه و این زندگی رو پشت سرش بذاره ولی وقتی خان داداش هاش سعی کردن اونو به عقد صبری، پسر ثروتمند محله در بیارن عایشه به برک میگه باید هرچه زودتر ازدواج کنن و برک با شنیدن این جا میزنه و …
سه چیز در زندگی را نمی توان پنهان کرد "عشق، دود و بی پولی". جامعه اجتماعی و وقایع پشت دنیای تجارت بیان می شود.
کنترل یکی از پردرد سر ترین محله های استانبول یعنی چوکور(گودال) در دست خانواده ی کوچوآ هست. مهم ترین قانون این خانواده اینکه اجازه به پخش م مصرف مواد مخدر نمیدن.ولی گروهی هست که روی این محله چشم دارن و میخوان این قانون (منع مخدر) رو بشکنن.که باعث میشه این نظم حاکم در محله بهم بخوره…