بر اساس سریال ایتالیایی "میان وعده عشق". این بازسازی زندگی F. Ece و Umut را دنبال میکند که پس از تصمیم عمه Umut تصمیم میگیرد تمام داراییهای او را از بین ببرد، مجبور میشوند در یک خانه زندگی کنند. طبق دستور عمه اموت، شخصی که خانه را به دست می آورد، اولین نفر از آن دو نفر است که ازدواج می کند. اگرچه Umut و F. Ece مشتاق ازدواج نیستند، اما هر روز با فرد دیگری قرار می گذارند تا همسر مناسبی را در دیگری پیدا کنند تا صاحب خانه شود.
ایلیا و ملیکه با دختر 18 ساله خود Ceren و پسر 6 ساله خود Kaan خانواده شادی هستند. از سوی دیگر، زینب و طغرل خانوادهای ناراضی هستند که حتی زمانی که پسر 12 سالهشان افه در اطراف است، به مشاجره ادامه میدهند. یک روز افه بر اثر یک حمله عاطفی کان را می کشد و مسیرهای این دو خانواده به طرز تلخی از هم می گذرد. در حالی که ملیک و ایلیا به هم ریخته اند. طغرل همسرش را مقصر این حادثه می داند. دمت معلم و صدات افسر پلیس دو نفری هستند که می خواهند بفهمند چرا افه کان را کشته است. در نتیجه این تروما، همه اعضای خانواده دچار دگرگونی خواهند شد و ما شاهد تأثیر دگرگون کننده این آسیب خواهیم بود.
سقف های شیشه ای، رقابت شیرین و خشن لیلا، دختر جوانی که با تلاش خود در زندگی تجاری خود پا به عرصه وجود گذاشته و جم که از یک خانواده معتبر است و به راحتی هر آنچه را که می خواهد بدست می آورد و بسیاری از درها صرفا بخاطر مرد بودنش به راحتی به رویش باز می شوند، بیان میشود. این داستان حول مضامینی همچون انتقام، عشق و رقابت میچرخد.
در دهه ی نود میلادی گروهی از نوجوانان دور هم جمع شده اند و تصمیم دارند کاری کنند که معلم محبوبشان عاشق شود. هدف آن ها این است که این معلم دلیلی برای ماندن در شهرشان داشته باشد و شهر را ترک نکند.
کنترل یکی از پردرد سر ترین محله های استانبول یعنی چوکور(گودال) در دست خانواده ی کوچوآ هست. مهم ترین قانون این خانواده اینکه اجازه به پخش م مصرف مواد مخدر نمیدن.ولی گروهی هست که روی این محله چشم دارن و میخوان این قانون (منع مخدر) رو بشکنن.که باعث میشه این نظم حاکم در محله بهم بخوره…