داستان عاشقانهای در شهر استانبول که در آن، مردی برای یافتن نامزد گمشدهاش تلاش میکند و سرنوشت این دو نفر در هم تنیده میشود.
هلیل ابراهیم که در جوانی پدرش را به خاطر خونخواهی از دست داده و به استانبول تبعید شده بود، 20 سال بعد به عنوان یک جوان خوش تیپ و قوی به زادگاهش در دریای سیاه باز می گردد. در اینجا او با یاسمین، دختر مورد علاقه اش ازدواج می کند و زندگی جدید خود را می سازد. اما اتفاقات این اجازه را نمی دهد. هلیل ابراهیم سفری انتقامجویانه را آغاز میکند و با ظاهر شدن زینپ از لتوها، زندگی او به کلی تغییر میکند.
دیدگاهها، رویکردها و روشهای قدم گذاشتن در راه رسیدن به هدف اکنون در مقایسه با نسل X کاملاً متفاوت است. آسلی که زنی جوان است نیز برای بالا رفتن از نردبان شغلی، به جای تکیه بر سختکوشی، سعی میکند از راه «پرواز پرنده» پیش برود. آیا آسلی که سعی میکند با روشهای دنیای جدید اوج بگیرد، میتواند به هدف خود برسد؟
وقتی اطلس تو سالهای دبیرستانش مورد زورگویی همسن و سالهاش قرار میگیره همراه با مادرش شهرشون رو ترک میکنه. سالها بعد به عنوان معلم ریاضی به مدرسهای که خودش توش درس میخونده برمیگرده…
ارجمند شخصی است که تلاش میکنه عدالت رو به روش خودش برقرار کنه و فساد رو از جامعه ریشه کن کنه و در این مسیر با دو جوان به اسم های هلن و ساواش برخورد میکنه که به نظر اون دنبال هدف های یکسانی هستند...
مرد جوانی متوجه میشود که دارای قدرتی ویژه است. اکنون لازم است تا یاد بگیرد چگونه از نیروهایی که دارد استفاده کند تا از استانبول و تمام بشریت در مقابل نیروهای تاریکی که میخواهند دنیا را به نابودی بکشانند محافظ کند. در این راه هیچ انتخاب دیگری ندارد و دوستانش به کمک او می آیند...
یامان که در یکی از حومه های استانبول زندگی می کند، به دلیل دزدیدن ماشین برادرش در پمپ بنزین به همراه برادرش کنان دستگیر و به زندان می افتند. یامان وقتی با وکیلی سلیم ملاقات می کند فرصتی برای شروع جدید پیدا می کند تا...