با دوبله فارسی
تام وینستون یک مرد بیوه است که تلاش می کند تا 3 فرزندش را به تنهایی بزرگ کند. اما در این بین یک زن به نام "سینزیا" به کمکش می آید که حتی بچه ها دوست دارند او مادر جدیدشان شود...
با زیرنویس چسبیده
لانگ آيلند . زوج ثروتمندى به نام « مود » ( واكر ) و « آليور » ( هامپدن ) « لارابى » ، دو پسر - « لينوس » ( بوگارت ) و « ديويد » ( هولدن ) - دارند . در املاك خانواده ، رانندهى آنان ، « توماس فئرچايلد » ( ويليامز ) و دختر جوانش ، « سابرينا » ( هپبرن ) نيز زندگى مىكنند . « سابرينا » كه به « ديويد » علاقهمند است از او بىتوجهى مىبيند ...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«گاى» (گرينجر)، قهرمان تنيس، در قطار با مردى به نام «برونو» (واكر) آشنا مى شود كه پيشنهاد عجيبى به او مى دهد : «برونو» همسر «گاى» را بكشد و «گاى» هم در عوض پدر «برونو» را بكشد.
یکی از بزرگترین ناشران "ارل جونات" دست به یک قتل زده و برای پاک کردن رد پای خود مرد بیگناهی را مقصر جلوه می دهد. آن مرد "جرج استراد" یکی از کارمندان او است که باید تلاش کند بیگناهی خود را به اثبات برساند..
در زمستان سال 1938،پاریس مملو از پناهنده های نازی شده که در سایه های شب زندگی کرده و در تلاش اند از بازگشت دوری کنند. یکی از این پناهنده "دکتر راویک" است که بطور غیرقانونی به کار خود ادامه داده و دشمن قدیمی اش را تعقیب می کند...
زنی پریشان در خیابانهای لس آنجلس در جستجوی مردی به نام "دیوید" است. پس از بیهوش شدن در یک غذاخوری، او به بخش روانی یک بیمارستان برده می شود. فلشبکهایی علاقه شدید او به "دیوید" را که نتیجه اختلال شخصیت مرزی او است و منتهی به یک قتل شده را آشکار می کند...
« ویت استرلینگ » ( داگلاس ) ، تبهکار بدنام ، در به در دنبال محبوبه اش ، « کتى مافت » ( گریر ) مى گردد که به طرف او شلیک کرده و با چهل هزار دلار از پولهاى او فرار کرده است . او کارآگاه خصوصى کم حرفى به نام « جف بیلى » ( میچم ) را استخدام مى کند تا « کتى » را پیدا کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«جورج بیلی» که در روز کریسمس قصد خودکشی دارد، توسط یک فرشته نجات داده میشود و آن فرشته به او نشان میدهد كه زندگی اطرافیانش بدون وجود بیلی چقدر بی رمق و یكنواخت میشده است. این طوری است كه در همان روز و شب كریسمس، جورج كه بواسطه مشكلات مالی حاصل از ورشكستگی به فكر خودكشی افتاده است، باردیگر به انسانها دل میبندد و به زندگی بر میگردد...
مرد ماجراجویی برای شناخت خود خانه را ترک کرده و در این میان نامزد ثروتمند خود را از دست می دهد.اما پس از ده سال که باز می گردد تمام تلاش خود را می کند تا او را بدست آورد حتی با وجود اینکه او ازدواج کرده است...
دو آدمکش حرفه ای وارد شهر کوچکی شده و سرپرست ایستگاه گازرسانی آنجا را به قتل می رسانند."رردون" بازرسی بیمه برخلاف خواست رئیسش پرونده را دنبال می کند...