« ویت استرلینگ » ( داگلاس ) ، تبهکار بدنام ، در به در دنبال محبوبه اش ، « کتى مافت » ( گریر ) مى گردد که به طرف او شلیک کرده و با چهل هزار دلار از پولهاى او فرار کرده است . او کارآگاه خصوصى کم حرفى به نام « جف بیلى » ( میچم ) را استخدام مى کند تا « کتى » را پیدا کند...
این فیلم و خواب بزرگ بهترین نوآرهای تاریخ سینما هستن ، به نظر من ، هفتاد سال از ساختش میگذره ، اما فیلمای امروز هالیوود به گرد پای همچین فیلمی نخواهند رسید ، چه قدر خوب بود این فیلم نوآر
مهم ترین فیلم نوار و شاید بهترین فیلم نوار: از دل گذشته ی ژاک تورنور\nشمایل زن افسونگر در فیلم نوار.. زنی که زندگی مردان رو تباه می کنه و در عین حال قربانی شهوتش به کامجویی و اسیر میل بیمارگون به قدرته.. زنی که مدام مردان دلداده اش رو آلت دست خودش میکنه و در همون لحظه ای که به نظر میرسه در اوج لذت بسر میبره ناگهان مشخص میشه که بی نهایت رنج میبره! هرگز نمی تونیم مطمئن بشیم که داره دیگران رو بازی میده یا خودش قربانی بازی دیگرانه...زنی که به راحتی موضع خود رو عوض می کنه و ازترفندی به ترفند دیگه ای پناه میبره.. همچون مجموعه ای از نقاب های ناسازگار بدون یک نگرش اخلاقی منسجم... اما قدرت جاذبه و کشش این زن خلا ناشی از بی شخصیتی اش را پنهان می کنه، بنابراین موقعی که سرانجام جواب رد می شنوه کل انسجام وجودی اش محو میشه و اینجا موقعیه که ناموجود بودن خودش رو قبول می کنه و خودش رو در مقام یک سوژه برمی سازه. اینجاست که رانه مرگ در ناب ترین شکلش در انتظارشه... زن تا اونجا که تجسم کامجویی و کیفه تهدیدی برای مرد محسوب نمیشه چرا که در چارچوب یک فانتزی خاص قرار میگیره اما تهدید واقعی زمانی آشکار میشه که ما از فانتزی می گذریم، هنگامی که زن ناموجود بودن خودش رو می پذیره. زن در این لحظه کاملن تقدیر خودش رو قبول کرده و موقعی که به این نقطه می رسه مرد دو راه حل داره: یا از میلش دست می کشه و دست رد به سینه زن می زنه و به خودش میاد مثل سم اسپید توی شاهین مالت و یا اینکه با زن به مثابه نشانه ی خود یکی میشه و تقدیر خودش رو در خودکشی می پذیره مثل جف در فیلم از دل گذشته...
nice.
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه