فیلم درباره شخصیت هایی معمولی با مشکلات منحصر به فرد است. آنها تا کجا می توانند ادامه دهند؟ معجونی از ناامیدی، دوستی، تنهایی و عشق اراده آنها را مورد آزمایش قرار می دهد...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«اراگون» نوجوان اژدها ران است، منجی مردم سرکوب شده ی سرزمینی که «شاه گالباتوریکس» خبیث و جادوگر شرورش، «دورزا» بر آن حکم می رانند. «اراگون» هم راه با مرشد و مربی اش، «بروم» و اژدهای باوقارش «سفیرا» ، در دل آن سرزمین می رانند و مبارزه می کنند…
با دوبله فارسی
«سانتیاگو مونز» یک بازیکن فوتبال است که در یکی از تیم های کوچک منطقه ای بازی می کند. استعداد او در بازی باعث می شود که خیلی زود شناخته شده و به یکی از تیم های مطرح لیگ برتر انگلستان انتقال یابد...
با زیرنویس چسبیده
۲۴ سپتامبر ۱۹۱۴ ارتشهای آلمان بریتانیا و فرانسه در جریان جنگ جهانی اول در بلژیک با هم میجنگیدند. شب کریسمس جنگ را تعطیل میکنند تا دست کم برای چند ساعت کریسمس را جشن بگیرند. در ارتش آلمان یکی از سربازان که سابقه خواندن در اپرا را نیز دارد شروع به خواندن ترانه کریسمس مبارک میکند. صدای خواننده آلمانی را سربازان جبهه های دیگر میشنوند و با پرچمهای سفید به نشانه صلح از خاکریز بالا می آیند و بسوی ارتش آلمان میروند.آنشب سربازان ۳ ارتش در کنار هم شام میخورند و کریسمس را جشن میگیرند ولی هر ۳ فرمانده توافق میکنند که از روز بعد صلح شکسته شود و جنگ را از سر بگیرند...
در گلاسکوی اسکاتلند پدر و مادر پاکستانی قاسم خان تصمیم گرفته اند که او با دختر عمویش جاسمین ازدواج کند اما او عاشق معلم موسیقی خواهرش روزین است.او سفیدپوست و کاتولیک است و این اوضاع را برای خانواده او سخت می کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
بیل کاتینگ قصاب سر دسته آمریکایی ها، حریف ایرلندی خود کشیش والن را که سردسته گروهی ایرلندی به نام خرگوش های مرده است میکشد و آمریکایی ها پیروز میشوند. بعد از گذشت شانزده سال پسر کشیش، آمستردام به نیویورک باز میگردد تا از بیل به خاطر مرگ پدرش انتقام بگیرد...
با زیرنویس چسبیده
انگلستان، در اوایل سال 1970. مالک یک ماهی فروشی بنام جورج خان که مردی پاکستانی است انتظار دارد خانواده اش هم راه اسلام را در پیش بگیرند. اما فرزندانش با او مخالف هستند و از قوانینی که او وضع میکند سرپیچی می کنند...
جو که سابقا به الکل اعتیاد داشته و بیکار میباشد و سارا کارمند سازمان بهداشت ، یک رابطه عاشقانه با هم برقرار می کنند. هر دو در سی سالگی خود هستند و...
«الکس» (مگره گور)، «ديويد» (اکلستن) و «جوليت» (فاکس)، در يک آپارتمان مشترک در ادينبرگ زندگي مي کنند. آنان براي کمک خرج، مستأجر چهارمي را براي اتاق اضافي آپارتمان مي پذيرند. اما خيلي زود اين مستأجر را که در اثر تزريق مواد مخدر مرده، در اتاقش پيدا مي کنند؛ در حالي که چمداني پر از پول نيز در اتاق است...