"کوپفرکینگل" از کار خود در کوره های جسدسوزی در چکاسلواکی لذت می برد.او خواندن کتابهای تبتی در مورد مرگ را دوست داشته و از باوری که سوزاندن جسد می تواند عذاب را تسکین دهد حمایت می کند.او را "رنکه" که در جنگ جهانی اول برای اتریش جنگیده برخورد می کند و...
داستان در منطقه ای روستایی و زمان اشغال آلمانها اتفاق می افتد. مردی جوان راه پدر خود را رفته و به شرکت راه آهن می پیوندد، جایی که برای اولین بار با زنی رابطه برقرار می کند و...