یک روز، میتسوها از یک صخره سقوط می کند و به دنیای قرون وسطایی اروپا منتقل می شود! پس از برخورد نزدیک به مرگ با گروهی از گرگ ها، او متوجه می شود که می تواند بین دو جهان - این جهان و جهان خودش - حمل و نقل کند. میتسوها با استفاده از این توانایی تصمیم می گیرد در هر دو دنیا زندگی کند و محاسبه می کند که برای بازنشستگی به 80000 سکه طلا نیاز دارد! میتسوها اکنون باید راه های مختلفی برای جمع آوری سکه های طلای خود بیاورد!
Yuuichi Katagiri معتقد است که دوستان مهمتر از پول هستند، اما او سختی های کمبود بودجه را نیز می داند. او برای رفتن به سفر دبیرستان سخت تلاش می کند تا پس انداز کند، زیرا به چهار دوست صمیمی خود قول داده است که همه با هم بروند. با این حال، پس از جمع آوری پول کلاس، به سرقت رفته است! مشکوک به دو تن از دوستان یوویچی، شیهو ساواراگی و ماکوتو شیبه، می افتد. بلافاصله پس از آن، پنج نفر از آنها ربوده می شوند و در اتاقی عجیب با شخصیتی از یک انیمیشن کوتاه مدت از خواب بیدار می شوند. ظاهراً یکی از آنها برای رسیدگی به بدهی هنگفت آنها را وارد «بازی دوستی» کرده است. اما چه کسی بود و چرا چنین بدهی داشتند؟ آیا آنها می توانستند پول کلاس را برای پرداخت هزینه ورود به بازی دزدیده باشند؟ یوویچی و بهترین دوستانش باید در بازیهای روانشناختی موفق شوند که ایمان آنها را نسبت به یکدیگر آزمایش یا از بین ببرد.
آنها در رویایی به سر میبرند! رویای روزی که در آسمان بزرگ پر میگشایند. در آیندهای دور وقتیکه خشکیها ازبین رفتهاند، آدمی در شهر متحرکی به نام "پِلَنتِیشن" سکنا گزیده و خلبان(پایلوت)هایی در قسمتی از آن به نام "میستیلتین" یا "قفس پرنده" بوجود آوردهاند. بچههایی که در این قفس گیر افتادهاند، هیچگاه رنگ آسمان نمیبینند و مجبور هستند برای ارتقای خود مبارزاتی بوسیلهی رباتهایی جنگی به نام FranXX با موجوداتی عجیب به نام "کیوریو" (دایناسور) انجام دهند. این مبارزهها ضامن حیات این بچهها خواهد بود. پسرک قصهی ما "هیرو" که با لقب "کد016" شناخته میشود دارای مشکلاتی هست که موجب نادیده گرفته شدن او میشود، به همین خاطر وجودش غیرضروری شمرده میشود. چرا که عدم توانایی در راندن "فرانکس" مساوی با از دست دادن موجودیت است. اما دست روزگار دخترکی مرموز به نام "زیرو تو" (02) را که دو شاخ بر سر دارد را در سر راه او قرار میدهد.
ارن یگر و همرزمانش از سپاه 104 آموزشی به تازگی موفق شدند که عضویت کامل در گروه تجسسی را بدست بیاورند. در حالی که آنها خود را آماده رویارویی با تایتان ها می کنند...
آستر و یونو در بدو تولد در کلیسایی رها شدند و به شکل جدا نشدنی با هم رشد کردند. در روزگار کودکی آنها با یکدیگر عهدی بستند تا بر سر امپراتور جادوگران شدن رقابت کنند. هرچند، وقتی بزرگ شدند تفاوتی بین آنها آشکار شد. یونو نابغه نابغه ای در جادوگری با قدرت و تسلط بالا بود، درحالی که آستر به کلی نمیتوانست از جادو استفاده کند. ولی تلاش میکرد کمبود خود را با تمرین فیزیکی جبران کند. وقتی آنها در سن 15 سالگی گریمورشان را دریافت کردند، یونو کتابی شگفت انگیز با شبدر چهار برگ دریافت کرد (به اکثر مردم شبدر سه برگ میرسد)، درحالی که به آستر هیچ چیز نرسید. هرچند، وقتی یونو در خطر بود حقیقت در مورد قدرت آستر نمایان شد؛ به او یک گریمور با شبدر پنج پر رسید، یک “شبدر سیاه”! اکنون دو دوست پا در عرصه جهان میگذارند، هردو با هدفی یکسان!
وقتی دروازهی الهی باز شد، دنیای زنده، آسمانها و دنیای زیرین به هم متصل شدند و عصری از هرج و مرج را آغاز کردند که در آن خواستهها و تعارضات به هم برخورد میکنند. برای بازگرداندن نظم، شورای جهانی تشکیل شد. همانطور که صلح برقرار شد، دروازهی الهی به افسانهای شهری تبدیل شد. در آن دنیا، پسران و دخترانی که توسط شورای جهانی مناسب شناخته شدهاند، جمع میشوند. آنها کسانی هستند که با اهداف شخصی خود قصد دارند به دروازه برسند. کسانی که به دروازه میرسند میتوانند دنیا را دوباره بسازند. چه چیزی پشت دروازه است؟ وقتی به در رسیدند، دنیا تغییر خواهد کرد؟ گذشته است که تغییر میکند یا آینده؟
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
هنگامی که کودکی یتیم به نام کیوتا که در خیابان های شیبویا سرگردان هست تصادفا وارد یک جهان خارق العاده از موجودات عجیب و غریب می شود ، در آنجا توسط موجودی خشن و جنگجو که به دنبال یک شاگرد بی نقص می گردد ، انتخاب می شود. اما…
داستان این انیمه ادامه انیمه Dragon Ball Kai میباشد که اینبار Goku و Majin Buu بعد از نبرد شدیدی که باهم داشتن حال برای محافظت از صلح زمین در کنار یکدیگر ایستاده اند .
پایتخت سلطنتی امپراطوری پارس در هگمتانه قرار دارد، شهری با شکو وجلال و شگفتی ها،که توسط پادشاه ترسناک و شکست ناپذیر آندروگوراس اداره میشود،ارسالان شاهزاده جوان و کنجکاو از پارس با وجود پشتکار بالا بنظر نمیرسد که پادشاه مناسبی مثل پدرش شود،ارسلان در سن 14 سالگی به اولین جنگ زندگی خود میرود و....
داستان انیمه به صدها سال قبل باز میگردد. جایی که انسانها بدست تایتانها کشته میشدند اما عده اندکی از آنها موفق شدند در شهری با دیوارهای بسیار بلند (حتی بلندتر از بزرگترین تایتانها) پناه بگیرند و جان سالم بدر ببرند. صد سال به همین منوال میگذرد تا اینکه...