"هری لاند" نوجوان نوزده ساله با "مونیکا" هجده ساله،دختری بی پروا و سرکش آشنا شده و عاشق یکدگیر می شوند.آنها خانواده و کار خود را در شهر کوچک خود رها کرده و به وسیله قایق پدر "هری" به جزیره ای دور افتاده رفته و تابستان را در آنجا سپری می کنند...
"ماریا" بالرینی 28 ساله و تنها است که دفترچه خاطراتی از طریق پست دریافت می کند.او به جزیره ای در نزدیکی استکهلم می رود جائی که با اولین عشقش "هنریک" برخورد کرده است.30 سال پیش او که برای گذراندن تعطیلات تابستانی اش در حال سفر بود با او آشنا می شود و هر دو عاشق یکدیگر می شوند...