حضور « لولا مونتز » ( کارول ) جزو قسمتهاى جذاب برنامه ى یک سیرک است و حضار از او درباره ى جزییات زندگى جنجالى و پر ماجرایش پرسشهایى میکنند . « لولا » در حین جواب به آنها به گذشته میرود و تماشاگر را به تماشاى رابطه هاى مختلف خود میبرد …
يك ، ماسك - مردى پا به سن گذاشته ( كالان ) به خاطر علاقه به رقص از يك ماسك استفاده مىكند ؛ دو ، خانهى تليه - گروهى خيابان گرد در سفرى تفريحى به دهكدهاى دورافتاده متوجه سرنوشت و زندگى تلخ خود مىشود ؛ سه ، مدل - نقاشى ( ژلن ) ناچار به ازدواج با يكى از مدلهاى خود مىشود...
یک سرباز با زنی جوان و مشتاق دیدار کرده و بعدها با آن زن وارد یک رابطهی مخفیانه می شود. کاشف به عمل می آید که زن جوان خدمتکار خانه ای است که...
« بوريس لرمونتوف » ( والبروك ) مدير موفق برنامه هاى نمايشى با « جوليان كراستر » ( گورينگ ) آهنگساز با استعداد در باله ى جديدى به نام « كفشهاى قرمز » هم كارى مى كند . در اين نمايش بالرين جوان اما خوش آتيه ، « ويكتوريا » ( شيرر ) ، نقش اصلى را اجرا مى كند . « جوليان » و « ويكتوريا » دل باخته ى يك ديگر مى شوند و « لرمونتوف » دچار حسادت مى شود... شر
ژنرال "کلایو وین کندی" رهبر "ارتش پیرمردهای" بریتانیا در دوران جنگ جهانی دوم است.قبل از یک برنامه تمرینی او در حمام توسط سربازانی که توسط ستوان "اسپاد ویلسون" رهبری می شدند دستگیر می شود و...
خدمه یک زیردریایی در دوران جنگ جهانی دوم در شمال کانادا گرفتار می شوند. برای جلوگیری از دستگیر شدن آنها باید راه خود را به مرز پیدا کرده و وارد آمریکا که در جنگ اعلام بی طرفی کرده بشوند...