« بوريس لرمونتوف » ( والبروك ) مدير موفق برنامه هاى نمايشى با « جوليان كراستر » ( گورينگ ) آهنگساز با استعداد در باله ى جديدى به نام « كفشهاى قرمز » هم كارى مى كند . در اين نمايش بالرين جوان اما خوش آتيه ، « ويكتوريا » ( شيرر ) ، نقش اصلى را اجرا مى كند . « جوليان » و « ويكتوريا » دل باخته ى يك ديگر مى شوند و « لرمونتوف » دچار حسادت مى شود... شر
ندارد
خیلی کم
فیلم نامه ضعیف بود.اوایل خسته کننده بود ولی اواخر فیلم بهتر بود.آواز زیر باران از این کار بهتره
آقا یه سوال فیلمی که ژانرش رو میزنه موزیک منظورش موزیکاله ؟ مثل فیلم بینوایان راسل کرو
قبول دارید هر کی این فیلمو دانلود کرده به خاطر پوسترش بوده؟
فیلم خوبی بود ولی اگه نظر شخصی ام رو بگم این امتیاز خیلیییییییی براش زیاده
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه