مردی خوشگذران که نمی خواهد شیوه زندگی اش را تغییر دهد تا با عشق واقعی خود ازدواج کند برای کمک به روانشناسی دیوانه که خود دارای مشکلات عاطفی است مراجعه می کند و...
"ندی مریل" بیشتر تابستان را از خانه دور بوده است. او در استخر یکی از دوستانش پیدایش می شود. در حالیکه آنها با هم صحبت می کنند شخصی متوجه می شود که استخرها تمام دره را در برگرفته اند، پس تصمیم می گیرد در همه استخرها شنا کرده و دره را طی کند. با توقف او در هر استخر داستان زندگی اش بازگو می شود...
انگلستان، اواخر قرن نوزدهم. مالك خانهاى اربابى و بزرگ ( ردگريو)، « دوشيزه گيدنز » ( كار ) را استخدام مىكند تا معلم سرخانهى برادرزادههايش، « مايلز » ( استيونز ) و « فلورا » ( فرانكلين ) بشود. اين دو كودك ابتدا معصوم به نظر مىرسند اما « گيدنز » آرامآرام متوجه مىشود كه وقايع مرموزى در خانه رخ مىدهد...
پس از سفری طولانی، "فیلیپ" به عمارت اشر رسیده و به دنبال عشق خود "مدلین" می گردد. اما پس از رسیدن متوجه می شود "مدلین" و برادرش "روردریک اشر" به بیماری اسرارآمیزی مبتلا شده اند. در شب آنروز "رودریک" به مهمانش در مورد نفرین قدیمی خانواده اشر می گوید و...
سه زن که در جستجوی هیجان هستند با خانواده ای که در بیابان زندگی میکنند برخورد کرده و دختر خانواده را گروگان میگیرند. آنها زمانی که متوجه میشوند پدر خانواده مقداری پول نقد آنجا نگه داشته، شروع به نقشه ریختن برای پول میکنند...
جوان ثروتمندى به نام « تونى » ( فاكس ) كه خانهاى در يكى از محلههاى مرفه شهر چلسى دارد، پيشخدمتى به نام « بارت » ( بوگارد ) را استخدام مىكند. اما پس از چندى، آرامآرام، رابطهى كارفرما و كارگر عوض مىشود...
یک ساحر انتقانجو و خدمتکار شرورش از گور خود بیرون آمده و اقدام به تسخیر بدنهای نوادگان زیبای ساحر می کنند. تنها برادر او و پزشکی خوشتیپ سر راه آنها قرار می گیرند و...
"سیمون گوربونکوف" وارد یک کشتی می شود.در استانبول او لیز خورده و دستش می شکند.چیزی که او نمی داند این است که این اتفاق علامتی برای گروهی قاچاقچی است.به همین دلیل آنها دستان او را با طلا و الماس بانداژ می کنند.پس از بازگشت به خانه،تبهکاران تلاش می کنند آنها را پس بگیرند و...