مرد و زنی از یک خط تلفن مشترک استفاده کرده و این امر موجب ایجاد تنفر از یکدیگر می شود.اما مرد با تغییر صدای خود با زن ارتباط برقرار می کند و...
« پل بیگلر » ( استوارت )، وکیل مدافع « ستون فردریک مانیون » ( گازارا ) مى شود که ظاهرا یک کافه دار محلى را به انتقام این که همسرش، « لورا » ( رمیک ) را مورد هتک حرمت قرار داده، کشته است.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«راجر تورنهیل» (گرانت) مدیر تبلیغاتی موفق اما خودخواه، روزی با مأموری مخفی بهنام «جرج کاپلان» اشتباه گرفته میشود. اشتباهی که منجر به کشانده شدنش به دنیائی از مخاطرات و دسیسه ها شده و او را وا میدارد برای حفظ جان خود ـ در حالی که به پلیس هم نمیتواند متوسل شود ـ تمام کشور را زیر پا بگذارد. در طول این مسیر رهآورد او عشقی تازه به زنی به نام «ایوکندال» (سینت) است.
با زیرنویس چسبیده
بلژیک سال 1930."گبریل ون در مال" دختر سرکش جراحی مشهور است که تصمیم می گیرد زندگی سطح بالای خود را رها کرده و به یک صومعه می پیوندد تا به عنوان یک راهبه در کنگو کار کند.پس از گذراندن مدتی در یک آسایشگاه روانی در نهایت به کنگو فرستاده می شود و...
بازيگرى فرانسوى ( ريوا ) براى بازى در فيلمى به ژاپن مى آيد و با آرشيتكتى ژاپنى ( اوكادا ) براى دو روز رابطه برقرار مىكند. رنجى كه زن بابت كشته شدگان بمباران هيروشيما حس مى كند او را به ياد ضايعه اى مى اندازد كه خود در گذشته متحمل شده است...
با زیرنویس چسبیده
«آنتوان» ( لئو ) که از والدین، به خصوص مادرش ( موریه ) بی توجهى میبیند، به جاى مدرسه با دوستش، « رنه » ( اوفاى ) به گردش مى رود. او به دلیل دزدیدن یک ماشین تحریر به دارالتأدیب فرستاده مى شود...
با زیرنویس چسبیده
«جو» (تونی کورتیز) و «جری» (جک لمون) دو نوازنده هستند که به تازگی شغل شان را از دست داده اند و وضع مالی شان بسیار خراب است. انها شاهد یک قتل توسط مافیا بوده اند و اکنون مورد تعقیب آنهایند. جو و جری در قالب لباس زنانه به گروهی از نوازندگان زن می پیوندد و به کالیفرنیا می روند، جائیکه خود را «دفنی» و «جوزفین» می نامند. در گروه دختری ساده و زیبا به نام «شوگر» (مریلین مونرو) با دفنی رابطه ای دوستانه شکل می دهد. اما جوزفین عاشق او شده است و با لباس مبدل خود را میلیونری تنها معرفی می کند تا دل شوگر را برباید. میلیونری پیر نیز عاشق دفنی شده است و دست بردارش نیست.
داستان درباره دختر جوان یهودی است که به همراه خانواده و دوستانش مجبور می شوند برای فرار از نازیها در اتاق زیر شیروانی مخفی شوند...
"لارا مردیت" (ترنر) هنگامی که در یک مکان عمومی شلوغ دختر کوچولویش را گم میکند با "آنی جانسن" (مور ) رنگینپوست آشنا میشود. "آنی" مستخدمه "لارا" میشود و دختر کوچکش، "سارا جین" را نیز همراه میبرد. آنان سالها با هم زندگی میکنند و در این بین "لارا" موفق میشود به رویای بزرگش یعنی هنرپیشگی در سینما دست یابد. با این حال زندگی خصوصی او و دخترش، "سوزی" (دی) بر سر روابط عاشقانه با "استیو آرچر" (گاوین) روبه تیرگی میگذارد. در همین حال "آنی" نیز با "سارا جین" (کوهنر) که رنگینپوست بودن خود ناراضی است و میخواهد خود را همهجا سفیدپوست معرفی کند، مشکل دارد...