"لارا مردیت" (ترنر) هنگامی که در یک مکان عمومی شلوغ دختر کوچولویش را گم میکند با "آنی جانسن" (مور ) رنگینپوست آشنا میشود. "آنی" مستخدمه "لارا" میشود و دختر کوچکش، "سارا جین" را نیز همراه میبرد. آنان سالها با هم زندگی میکنند و در این بین "لارا" موفق میشود به رویای بزرگش یعنی هنرپیشگی در سینما دست یابد. با این حال زندگی خصوصی او و دخترش، "سوزی" (دی) بر سر روابط عاشقانه با "استیو آرچر" (گاوین) روبه تیرگی میگذارد. در همین حال "آنی" نیز با "سارا جین" (کوهنر) که رنگینپوست بودن خود ناراضی است و میخواهد خود را همهجا سفیدپوست معرفی کند، مشکل دارد...
ندارد
خیلی کم
درسته شتید به قول بعضی ها سطحی باشه...اما زاویه دید خانم ها رو به خوبی نشون میده...
با یک بلیت چند قصه تماشا می‌کنیم!\nاین فیلم پر است از کشمکش، تعارض شخصیت‌ها، و در نتیجه درام. اگرچه کلاسیک است، اما گاهی خیال می‌کردم با این‌همه شخصیت و قصه، ممکن است بشود نگاهی پست مدرن نیز به آن داشته باشیم!\nقصه‌ی فیلم، نه قصه‌ی یک شخص، که قصه‌ی یک خانواده، به نمایندگی یک جامعه است. جامعه‌ی آمریکایی زمان خود، شخصیت این داستان است، و چه خوب تمام وجود این شخصیت به تصویر کشیده شده تا نشان دهد زندگی این جامعه، نه «زندگی» بلکه فقط «تقلیدی از زندگی» است.\nزندگی واقعی را زن سیاه پوست دارد... «خسته‌ام خسته‌ام»های او، چقدر شبیه «جان کافی» در «دالان سبز» است...
جزوه ده فیلم تمام عمرم. بی نظیره
خیلی بد و سطحی..
ملودرامی بی نظیر و ویرانگر
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه