« جو ويلر » ( تريسى ) هنگام بازگشت به زادگاهش به اشتباه به اتهام آدمربايى دستگير و در زندان شهرى كوچك زندانى مىشود. شواهد و شايعات عليه او ، مردم را ترغيب مىكند تا به زندان حمله كنند و آن را آتش بزنند.
سه مامور بریتانیایی در دوران جنگ جهانی اول برای ترور یک جاسوس مرموز آلمانی اعزام می شوند. اما دو تن از آنها وقتی ماموریت خود را در تضاد با وجدانشان می بینند، تبدیل به مامورانی دوجانبه می شوند...
"جری تراویس" شومن ای که برای "هوریس هاردویک" تهیه کننده ای در لندن کار می کند. شبی وقتی "جری" رقص جدید خود را در هتلی به نمایش می گذاشت باعث آزار و اذیت "دیل ترمونت" که در طبقه زیرین خواب بود شد. وقتی "دیل" به طبقه بالا رفت تا با "جری" جر و بحث کند، آن دو به یک دیگر علاقمند شدند ...
شبى توفانى در ژنو ، « مرى شلى » ( لنچستر ) ادامهى داستان « فرانكنستاين » را براى « پرسى شلى » ( والتن ) و « لرد بايرون » ( گوردون ) ، تعريف مىكند : مخلوق ( كارلوف ) موفق به گريز از دست گروه تعقيب گنندگان خشمگين مىشود و پس از چندى دكتر « پرتوريوس » ( تسيگر ) ، دانشمند خبيث از ؛ « فرانكنستاين » مىخواهد كه با او براى خلق مخلوقى مؤنث همكارى كند و همدمى براى مخلوق قبلى بيافريند.
رابطه دوستی بین دو یتیم حتی پس از بزرگ شدن در طرفهای مخالف قانون و عاشق یک زن مشترک شدن نیز دوام می آورد و...
زوجی آمریکایی که برای سپری کردن ماه عسل خود به مجارستان رفته اند،پس از تصادف در جاده و درخواست کمک از یک کشیش در خانه شیطان گرفته می شوند و...
وقتی "ژولیت" با "ژان" ازدواج می کند برای زندگی به کشتی او می آید.در کنار آنها فقط دو خدمه زندگی می کنند.او که از زندگی روی رودخانه خسته شده با رسیدن به پاریس او تصمیم می گیرد زندگی شبانه مردم را ببیند و...
زنی جوان نمی تواند بین دو مرد که او را دوست دارند انتخاب کند به همین دلیل آن سه تصمیم می گیرند در یک رابطه دوستانه با هم زندگی کنند...
«روفوس ت. فایرفلاى» ( گروچو ) در مقام دیکتاتور کشور «فریدونیا» قرار میگیرد، چون این تنها شرط «خانم تیزدیل» دومونت، بیوه ى میلیاردر براى اعطاى کمک مالى به اقتصاد بحرانى کشور است. «فایر فلاى» با توهین به «ترنتینو» کلهرن سفیر دسیسه چین کشور همسایه، «سیلوانیا»، باعث آغاز جنگ بین دو کشور میشود.