دو انگلیسی توسط رومیان دستگیر و به عنوان برده به روم برده میشوند. "هنگست پاد" سرش به کار خودش است، در حالی که "هورسا" یک مبارز شجاع و حیلهگر میباشد. اولین باری که با هم روبرو میشوند...
یک گوزن شمالی رانده شده به همراه دوستش به دنبال مکانی هستند که آن دو را بعنوان دوست در میان خودشان بپذیرند...
آلمان ها یک سرگرد آمریکایی را می ربایند و سعی می کند او را متقاعد کنند که جنگ جهانی دوم تمام شده، بلکه بتوانند اطلاعاتی درباره حمله متفقین از او بیرون بکشند...
در قرون وسطی شخصی به نام کایچی مجبور است همسر و مادر خود را راها کند تا به جنگ داخلی ژاپن بپیوندد. حال مادر که بهمراه عروسش تنها زندگی میکنند فردی سامورائی را میکشند تا وسایل با ارزش او را بفروشند ، این روند ادامه دارد تا وقتی که عروس عاشق یکی از قربانیانشان میشود...
فانتوماس کلاهبرداریست که هر بار یک چهره برای خود می سازد. او از گریم و تغییر چهره بعنوان یک سلاح استفاده میکند. با همین کار او هویت هرکس را نیاز داشته باشد جعل میکند و دیگران را دچار سردرگمی میکند...
جنگ جهانى دوم. »چارلى مديسن« (گارنر)، ناخدا سوم امريكايى كه در انگلستان زندگى آرامى را مىگذارند، با بيوهى انگليسى جوانى به نام »اميلى« (اندروز) آشنا مىشود و با او قرار ازدواج مىگذارد. اما او را به مأموريت خطرناكى مىفرستند به اين اميد كه نخستين فردى كه در اوماهاى نورماندى كشته مىشود يك »سرباز« نيروى دريايى باشد...
با زیرنویس چسبیده
«پروفسور هنري هيگينز» (هريسن) با رفيق زبان شناسش، «سرهنگ پيکرينگ» (هايد-وايت) شرط مي بندد که مي تواند دختر گل فروش و عامي لندني، «اليزا دوليتل» (هپبرن)، را به خانمي متشخص بدل سازد که فصيح و بليغ حرف بزند...
یک مرد متوهم معتقد است که بزودی میمیرد بنابراین نقشه هایی برای همسرش میکشد، اما غافل از اینکه همسرش از موضوع خبردار می شود و سوء تفاهم به وجود می آید...
دهه ی 1860. سرخ پوستان قبیله ی شاین از قلمروشان در یلوستون به قرارگاهی 1500 مایل دورتر در اوکلاهما منتقل شده اند. آنان که از انتظار برای رسیدن کمک های دولت فدرال به ستوه آمده اند و با بیماری و سوء تغذیه دست به گریبانند، تصمیم می گیرند راهی زادگاه خویش شوند…