سال ۱۹۴۳، اوج جنگ جهانی دوم. هواپیمای “سرهنگ جوزف ل.رایان” (سیناترا)، خلبان نیروی هوایی امریکا سرنگون می شود و او را به اردوگاه اسرا در ایتالیا می برند. در آن جا “رایان” عملیات فرار ۶۰۰ زندانی انگلیسی و امریکایی را رهبری می کند.
مردی خوشگذران که نمی خواهد شیوه زندگی اش را تغییر دهد تا با عشق واقعی خود ازدواج کند برای کمک به روانشناسی دیوانه که خود دارای مشکلات عاطفی است مراجعه می کند و...
ماجراهای عاشقانه "آندرا روسی-کولومبوتی"، یک افسر ارتشی که در موقعیتی خطرناک وارد روابط عاشقانه می شود...
چند مرد برای سیاحت به آفریقا می روند. یکی از آنان از دادن هدیه ای به یک قبیله امتناع می کند. قبیله احساس می کند که آنها اهانت کرده اند، به همین دلیل همه آنها را جز یک نفرشان به قتل می رساند و...
با دوبله فارسی
"چارلی اندرسون" به همراه شش پسر، یک دختر و عروسش در مزرعه ای در ویرجینیا با آرامش زندگی می کند.او اجازه نمی دهد پسرانش به ارتش پیوسته و به جنگ داخلی بروند.در همین حین دخترش با یک گروهبان ارتش ازدواج می کند اما او به خط مقدم اعزام می شود و...
داستان فیلم شامل سه فیلم کوتاه در مورد شوریک دانش آموز می باشد. شوریک در طرفداری از یک زن باردار در اتوبوس با قلدری که اجازه نمی داد آن زن روی صندلی بنشیند، دعوا می کند. سپس آن قلدر توسط دولت مجازات می شود و به کار پاره وقت مشغول می شود تا اینکه…
الک لیامز جاسوس بریتانیایی که درجنگ سرد به آلمان شرقی فرستاده شده است.او از بازگشتن سر باز می زند و تصمیم می گیرد به ماموریت دیگری روبرو شود که ممکن است آخرینش باشد...
در یک زندان نظامی آفریقایی در دوران جنگ جهانی دوم، پنج اسیر تلاش می کنند در مواجه با مجازتهایی وحشتناک و نگهبانانی بی رحم زنده بمانند و...
کارول (کاترين دنوو) زن جوان بلژيکي است، که در يک آرايشگاه کار ميکند. او از لحاظ روحي دختر آشفته و پريشان است و نسبت به مردان احساس بدي دارد. حتي با پسري که شديدا به او علاقه دارد، نميتواند ارتباط برقرار کند. او در لندن به همراه خواهرش هلن (ايوان فرنوکس)زندگي ميکند در حالي که بشدت گوشه گير و خجالتي است. هنگامي که هلن براي گذراندن تعطيلات به همراه دوست پسر متاهلش (لن هنري) به ايتاليا ميرود، کارول تنها ميماتد. او پس از انزوا در محيط کار، خودش را در آپارتمانشان محبوس ميکند و به مرور اسير ترسهاي جنون آور و پارانويايي خودش ميگردد و بيماري رواني ميشود...
دو نوجوان به نامهای "لیبی" و "کیت"، شبی را صرف برقرار کردن تماسهای اتفاقی می کنند. اما این تماسها منجر به عواقب خونینی می شود...