اصلان سویکان ممکن است رئیس بدنام ترین خانواده جنایتکار استانبول باشد، اما مادرش هولیا روی میز شام با مشت آهنین حکومت می کند. او توانسته است قبیله سرکش را با مجموعه ای از سنت های شکست ناپذیر حفظ کند که مهمترین آنها این است: "نمی توانی از سفره فرار کنی!" وقتی اصلان به خاطر زنی که تازه با او آشنا شده است، یعنی دوین روانشناس زیبا، شام خانوادگی را به هم می ریزد. دوین و اصلان عاشق هم می شوند و با نزدیک تر شدن آنها، روانشناس نمی تواند خانواده ناسازگار او را تشخیص دهد. اما آیا روانشناسی که درست وسط میدان جنگ پرتاب می شود می تواند همه را شفا دهد؟ و آیا او می تواند بدون بهبودی کامل از زخم های خود با خودشیفته ای مانند اصلان کنار بیاید؟
قتلی ناخواسته توسط فرح که مجبور به فرار از کشورش شده و به طور غیرقانونی برای زنده ماندن با پسرش مبارزه می کند و طاهر لکسیز که در همان شب با او آشنا شده است، زندگی آنها را برای همیشه تغییر می دهد...
آژانس جهانی جاسوسان یعنی سیتادل توسط یک سندیکای جدید بنام مانتیکور نابود شده و تنها دو تن از مامورانش بنامهای میسون و نادیا موفق می شوند جان سالم به در ببرند، اما در این بین حافظه شان را از دست می دهند. 8 سال بعد، یکی از همکاران سابق میسون از او می خواهد تا جلوی مانتیکور که در حال رقم زدن نظم نوینی در جهان می باشد را بگیرد...
سریال داستان جوانی در سال 1950 را به تصویر می کشد که سعی دارد به تنها آرزویش که فعالیت در عرصه استند آپ کمدی است برسد...
در این برنامه به 66 میلیون سال قبل سفر کنید تا زمانی که دایناسورهای باشکوه و موجودات خارق العاده در زمین ها، دریاها و آسمان ها پرسه می زدند را ببینید.
یک تیم فوتبال دختران دبیرستانی در یک حادثه سقوط هواپیما در دل جنگل های انتاریو نجات می یابند. آنها ابتدا گمان می کنند که بسیار خوش شانس بوده اند اما...
مایلز، شریک زندگی 12 ساله اشلی و پدر فرزندشان، وقتی مجبور می شود با مادر و خواهر ناتنی مایلز زندگی کند، او را برای در شرایطی بغرنج اما مضحک، ترک می کند.
یک مامور سی آی اِی که در آستانه بازنشستگی است، یک راز خانوادگی را کشف میکند و مجبور می شود برای آخرین ماموریت، دوباره وارد میدان شود...
داستان سریال فلش در مورد بری آلن است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند...