«تراویس آندرسن» (استنتن) که چهار سال پیش گم شده، در یک شهر کوچک مرزی پیدا می شود. «والت» (استاکول)، برادر کوچک ترش که سرپرستی پسر هفت ساله ی «تراویس» – «هانتر» (کارسن) – را به عهده دارد او را نزد خود می آورد. «تراویس» می خواهد به دنبال همسرش، «جین» (کینسکی)، برود که او نیز چهار سال پیش ناپدید شده...
خیلی کم
ندارد
بدرود ای لحظه ی گریزان , ای سعادت انسانی که می گذری...\n\nچه سلوک معصومانه ای.چه فیلم نابی.بکر و خالص.فیلمی بی نهایت انسانی و عارفانه که بیننده را با خودش به سلوک وسفری ساده و دور و دراز می بره.لذت این سفر را نمیشه توضیح داد.شاید به خاطر بادی هست که وقتی پشت ماشین میشینی و به موهات می خوره...\n\nکمی با تماشای این درام اعجاب انگیز,یاد شاهکار بویهــودافتادم.چه به لحاظ بصری و چه رابطه ی پدر و پسری هرچند چه در دید اول و چه در دید چندم هم این دو فیلم مسیری چدا از هم را طی می کنن.\n\n\n\nاگه یه پدر , پسرش رابزاره و یک ساعت با سرعت نور به سفر بره,خودش فقط یک ساعت بزرگ شده اما پسرش یک پیرمرده.
نما ها و قاب بندی و حتی میزانسن هنرمندانه این فیلم حرف های زیادی برای گفتن دارن ... حتی بیشتر از دیالوگ های فیلم ...\nبا وجود اینکه ریتم تندی ندارد اما اینقدر هنرمندانه ساخته شده است تا متوجه گذر زمان نشوید!!\nاین اثر را از دست ندهید
اعصاب می خواد که تا آخرش ببینی. عده ای پیشینه ذهنی دارن و بر اساس اون نظر می دن.
اسپیلبرگ شاید: فیلم عالیه به نظر می‌رسد با وجود اینکه مرد زمینی رو در تگزاس خریده مخاطب فکر می کنه که دوباره این خانواده به هم می رسند و خوش و خرم. ولی پایان برای همه شخصیت ها تلخه. هم زن و مرد و پسر اینها. همچنین این پایان بندی باورپذیره. بار احساسی فیلم شاید ریشه در خاستگاه غیرامریکایی کارگردان میاد گاها خیلی تاثر مخاطب رو در بر داره
عالی بودالبته برخلاف نظر بعضی دوستان فیلم آنچنان فلسفی نبود !!! البته بستگی داره فلسفی رو چی تعریف کنین. بنظر من فیلم تمش خانواده بود و زندگی از نگاه خارجی تو امریکا و مشکلات جامعه امریکا. ممکنه یکی که فیلمهای با ریتم کندو دوست نداشته باشه خوشش نیاد ولی اگه حوصله کنین به نظر من واقعا شاهکاره
سینما از صدقه سر افرادی مثل اسپیلبرگ سینما شده. مگرنه چنین کارگردانایی که چنین فیلمایی میسازن که معدود مخاطب رو دارند اصلا مجال بیرون اومدن پیدا نمیکردند. اگه کسایی که مثل اسپیلبرگ برای سینمای عموم طرفدار پیدا میکنن نبودند صنعت سینما هرگز به چنین عظمتی نمیرسید آقای محترم!
شاهکار وندرس...\nپاریس تگزاس کاوش احساسات نسبت به گفتن یک داستان است. در مورد احساسات گم شده است...\n.....\nپاریس تگزاس روایت سفری بی انتهاست سفر آدمهایی که نمیدانند خانه واقعی شان کجاست و همواره به دنبال چیزی موهوم هستن.\n(ویم وندرس)
رتبش شد 249
رتبه 250\nروی خط مرگ و زندگی
شاهکاره به شدت پیشنهاد میشه \nوندرس این فیلم و فیلم بعدیش واقعا خوب هستن
(جزء ۲۵۰ فیلم برتر IMDb با رتبه ٢۵٠)\nyani ye film khob biyad az 250 darmiyad
فیلم خوبی اما تو 250 می تونست فیلم pk باشه
یه فیلم بی نهایت عالی و تاثیرگذار حتما دانلودش کنید...
جزع 250 فیلم برتر با رتبه 250؟ are you ki...
رتبه 250...
عکاسی های وندرس رو هم ببینید.......خیلی هنرمندانه ست.
یکی از شاهکارهای استاد وندرس
یرنده نخل طلای 1984\n
پاریس تگزاس به طور کلی ارجاع دارد به آرتور شوپنهاور فیلسوف معروف آلمانی و اراده معطوف به حیات .بدین شکل که هدف از ارتباط بین دو جنس مخالف رسیدن،آزادی جنسی،درک متقابل و سرگرمی نیست بلکه نیروی ناخودآگاهی است که از دیدگاه فرویدی و لاکانی همان مفهوم میل به فالوس بودن و فالوس شدن است و انسان را وادار به برقراری رابطه می کند.
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه