سالهاى اشغال فرانسه ، جنگ جهانى دوم . « ورنر فون ابرناك » ( ورنون ) ، افسر روشنفكر آلمانى ، مقيم خانهى كشاورزى فرانسوى ( روبن ) مىشود كه همراه برادرزادهاش ( استفان ) زندگى مىكند . افسر هر غروب نزد ميزبانانش مىآيد و به تفصيل از افكار و احساساتش مىگويد . اما آنان تمام مدت خاموش مىمانند .
برای یکی مث ملویل بیش از حد شاعرانه و شخصی بود و بوی گانگستری همیشگی کارای ملویل رو نداشت...10 از 10
ساده. موثر و عميق . مثل كتابي كه توش غرق ميشي
برگرفته از رمان خاموشي دريا نوشته وركور
جالب نبود ، به عنوان اولین کار کارگردانش ، شاید فقط قابل قبول بود ، ولی ریتمش بسیار آزار دهده و خط داستانی کلیشه ای داشت ، . با وجود این ملویل در همین اولین اثر خودش سبک خاص خودش که در آثار بعدیش هم دنبال شد را به نمایش می گزارد ، سکوت و خفقان با فضایی سرد.
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه