قهرمان این سریال، جک باوئر، یک مامور واحد ضدتروریستی دولت آمریکا است که ظرف ۲۴ ساعت که نمایش آن ۲۴ قسمت یا یک فصل تلویزیونی به طول میانجامد، یک حمله تروریستی یا توطئه برای نابودی میلیونها نفر را خنثی میکند...
سریال ۶ فوت زیر زمین ، سریالیست درباره مرگ و مفهوم مرگ و ارتباط بازماندگان با از دست رفته گانشان. ما از یک طرف با روابط این خانواده از هم ریخته مواجه هستیم و از طرفی با حرفه ناشناخته آنها که شامل مراحل مختلف کفن و دفن می شود. از طرفی با دنیای غم زده اطرافیان این مردگان آشنا می شویم که چقدر برای آنها دردآور ولی برای خانواده سریال ما خالی از هر گونه حس است. گاهی زنده ها از مردگان بی احساس تر می شوند...
این فیلم حول مرکزیت موضوع مرگ و مفهوم زندگی و چگونگی داخل کردن اون در زندگی خودمون ، بحث میکند. داستان از اینجا شروع میشه که یک روزنامه نگار ورزشی اینقدر غرق در کارش شده که توجهی به زندگی مشترک (بحث خانواده و احساسات و در کل عواطف انسانی) نداره و یا بسیار کم رنگه و همین باعث اختلاف با همسرش میشه. که به طرز اتفاقی استاد مورد علاقه دوران دانشکده ش رو در تلویزیون میبینه که دچار یک بیماری شده که به طرز تدریجی اون رو به سمت مرگ میکشونه و
وقتی تیم آماتور هاکی آلاسکا در چالشی بزرگ می پذیرد که با تیم بزرگ نیویورک مسابقه دهد،تمام مردم شهر باید اختلافهایشان را کنار بگذارند و به عنوان یک شهر کوچک در مرکز یه اتفاق تلویزیونی قرار بگیرند...
جان مایه اصلی داستان حول زندگی شخصی و کاری کارمندان، پرستاران و دکترهای یک اتاق اورژانس میگذرد. این سریال در سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ پخش شده است و داستان آن براساس زندگی واقعی "مایکل کرکتون" است که در سال ۱۹۷۴ پزشک یار یک بیمارستان بود. ER مخفف عبارت Emergency room به معنی اتاق اورژانس است. این سریال در مدت ۱۵ سال پخش مداوم هیچگاه از بازدید آن کاسته نشد و با کسب امتیاز ۸ از دید مخاطبان به کار خود پایان داد. نکته جالب توجه درباره این سریال حضور کلکسیونی از بازیگران و سوپر استار های معروف هالیوود در نقش های مختلف و به عنوان مهمان است.
داستانِ این سریال مربوط به پزشک زنی با نام مایکلا کوئین است که نقش آن را جین سیمور بازی میکند. مایکلا پس از گرفتن تحصیلات پزشکی در بوستون به دهکدهای در کلورادو میرود و در آنجا به معالجه بیماران میپردازد در همین حین با خانوادهای صمیمی میشود پس از مدتی مادر آن خانواده بر اثر بیماری در معرض مرگ قرار میگیرد و در اواخر عمرش سه فرزندش را به مایکلا می سپارد تا از آنها مراقبت کند.
سال 1963 شهر نیویورک، هرج و مرج همه جا را فرا گرفته، جنایتکاران قانون جنگل را در شهر برپا کرده اند و دورهی خوشی های زمان جوانی می باشد...