بر اساس یک داستان کوتاه توسط استفن کینگ، یک مرد و بازگشت خانواده اش به شهر خانه خود را، اما او پس از آن توسط نوجوانان که فوت کرد زمانی که او یک بچه بود مورد آزار و اذیت.
یک دسر خوشمزه، در سراسر جهان به عنوان جدیدترین دسر معرفی می شود، اما کاشف به عمل می آید که مصرف این دسر مرموز عواقب ناخوشایندی را در پی دارد که میتواند آغازگر مبتلا شدن تمام دنیا به یک بیماری عجیب باشد...
«کریستوفر» بعد از چندین سال در کما، حاصل از یک تصادف بیدار می شود. او حالا یک قدرت ماورایی به دست آورده است.چیزی که در ابتدا به نظر می رسد یک نعمت باشد در نهایت به یک نفرین تبدیل می شود...
یک مزدور بریتانیایی به کوبا می رود تا به ارتش "ژنرال باتیستا" فاسد آموزش دهد تا در مقابل چریکهای "کاسترو" مقابله کنند...
بيگانه هاي فضایی انسان نما، آرام آرام، شهر سن فرانسيسکو را به تسخير خود درمي آورند و گروهی از مردم شهر به این موضوع پی می برند...
در دوران ویکتوریایی انگستان، یک تبهکار باهوش نقشه ای زیرکانه برای سرقت محموله طلای یک قطار را میکشد و...
شيکاگو، سال ۱۹۱۶. «بيل» (گير) از دوزخ شهرهاي صنعتي مي گريزد و هم راه خواهر کوچکش «ليندا» (مانتس) و محبوبه اش «ابي» (آدامزا) که او را هم براي «امنيت» بيش تر خواهر خود معرفي مي کند، با قطار به سمت جنوب حرکت مي کند...
سال 1922. «نيک کاراوي» (واترستن) غرب ميانه را ترک مي کند و در منطقه ي اگ غربي لانگ آيلند مستقر مي شود. در اين جا مجذوب يکي از همسايه ها مي شود: «جي گتسبي» (ردفورد) مرد مرموزي که مهماني هاي باشکوهي در خانه ي اعياني خود مي گيرد و دل باخته ي زني به نام «ديزي» (فارو) است.
گروهی از بچه های بروکلین، یگ گروه (شبیه گنگسترها) را تشکیل می دهند و از این به بعد تمام کارهایشان را در کنار یکدیگر انجام می دهند. اما همان قدر که کارهایشان سهل می شود، با مشکلاتی نیز روبرو می شوند...