وقتی یک ستاره کمدی از دنیا می رود، تیم او تصمیم می گیرد یک فرد عادی را آموزش دهد تا جای او در برنامه ای بزرگ را بگیرد. اما مردی که آنها انتخاب می کنند نمی تواند هیچکاری را درست انجام دهد...
با دوبله فارسی
یک پروفسور برای بهبود بخشیدن به زندگی اجتماعیاش معجونی را میخورد که او را به طور موقت به مردی خوشتیپ اما نفرت انگیز تبدیل میکند...
خلافكارى به نام » ديو كانوى « ( فورد ) هر روز يك سيب از » آنى « ( ديويس )، پيرزن فروشنده ى دورگرد و دائم الخمر مى خرد، چون تصور مى كند كه با اين كار خودش را از گزند مافيا در امان نگه مى دارد. تا اين كه دختر » آنى « ( آن مارگرت )، با اين تصور كه مادرش خانمى ثروتمند است، مى خواهد به ديدنش بيايد. حالا » ديو « و عده ى بسيارى دست به دست هم مى دهند تا از » آنى « يك » خانم « بسازند.
نیواورلئان راکین با داشتن دختری دوست داشتنی و دوست داشتن کلوپ های شبانه ، به نظر می رسد که او گذشته خود را کنار گذاشته و راهی قله می شود..
سریال "آلفرد هیچکاک تقدیم می کند" شامل مجموعه ای از داستان های کوتاه جداگانه می باشد که ژانر های جنایی، ترسناک، درام و کمدی را پوشش می دهد. داستان در مورد افراد مختلفی می باشد که مرتکب جرم هایی همچون قتل، خودکشی، دزدی و... شده اند که هرکدام با انگیزهی خاصی صورت گرفته است...
مالی و دونا به همراه سه فرزندشان خانواده ای پنج نفره را تشکیل می دهند. پسر آنها تیم با دختری به نام ویکی آشنا شده و همین موضوع باعث می شود تا خانواده در خطر فروپاشی قرار گیرد...
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
«آلیسشا هیوبرمن» ( برگمن ) دختر یک جاسوس نازى دستگیر و محکوم شده، به «دولین» ( گرانت )، مأمور مخفى امریکایى دل میبازد. دولین، آلیشا را به کمک میطلبد و او هم میپذیرد تا نقش عنصر نفوذى در تشکیلات دشمن را بازى کند و با «الکساندر سباستیان» ( رینز ) مأمور نازى رابطه برقرار کند...
« لينا » ( فونتين ) ، دخترى محجوب از يك خانوادهى محترم انگليسى ، با « جانى » ( گرانت ) كه شهرت چندان خوبى ندارد ازدواج مىكند. پس از اين كه دوست و شريك « جانى » كشته می شود ، « لينا » به شوهرش مشكوك می شود...
شبى توفانى در ژنو ، « مرى شلى » ( لنچستر ) ادامهى داستان « فرانكنستاين » را براى « پرسى شلى » ( والتن ) و « لرد بايرون » ( گوردون ) ، تعريف مىكند : مخلوق ( كارلوف ) موفق به گريز از دست گروه تعقيب گنندگان خشمگين مىشود و پس از چندى دكتر « پرتوريوس » ( تسيگر ) ، دانشمند خبيث از ؛ « فرانكنستاين » مىخواهد كه با او براى خلق مخلوقى مؤنث همكارى كند و همدمى براى مخلوق قبلى بيافريند.