يک فروشنده لوازم آرايشی از کارش اخراج مي شود و دوست پسر او نیز رهایش می کند. بعد از اين همه بد شانسي بالاخره شانس در خانه اش را می زند و پرستار بچه ي يک بيوه ثروتمند انگليسي می شود و...
"تام شارکی" پلیس مواد مخدر آتالانتا پس از یک خرابکاری تنزل مقام پیدا می کند. در اعماق بخش سطح پائینش، همزمان با تحقیق بر روی یک پرونده او به قتل مافیا با نشانه هایی از دولت بر می خورد و...
سه مدل از چهار مدلی که لَری پس از یک لیست محاسبه شده جراحی پلاستیک انجام داده بودند، مرده اند. نه پلیس و نه لَری باور نمی کنند که آنها خودکشی کرده اند. لری تحقیق می کند و با مدل چهارم می ماند. چه کسی پشت لیست ها و قتل هاست؟...
با زیرنویس چسبیده
هاوارد بيل مجري خبر شبكه تلويزيوني آمريكا مجبور به كناره گيري است. مدير اجرايي شبكه مكس شوماخر دوست صميمي هاوارد، مجبور به تحويل دادن اخبار بد است. هاوارد نيز نمي تواند قبول كند كه مقام 25 سالهاش به عنوان مجري خبر را بدليل بالا بودن سن از دست بدهد. لذا در خبر بعدي كه روي آنتن مي رود به تماشاگران اعلام مي دارد كه قصد خودكشي در آخرين برنامه اش را دارد...
یک دکتر آسیب شناس پس از کار و تلاش بسیار موجودی را کشف و ضبط می کند که در بدن هر مهره داری زندگی میکند، او باور دارد که عامل ترس تمام مهره داران این موجود است...
سریال "آلفرد هیچکاک تقدیم می کند" شامل مجموعه ای از داستان های کوتاه جداگانه می باشد که ژانر های جنایی، ترسناک، درام و کمدی را پوشش می دهد. داستان در مورد افراد مختلفی می باشد که مرتکب جرم هایی همچون قتل، خودکشی، دزدی و... شده اند که هرکدام با انگیزهی خاصی صورت گرفته است...
"بیل تامپسون" بوکسوری کهنه کار اصرار دارد هنوز می تواند در مسابقات برنده باشد در حالیکه همسرش "جولی" می خواهد او کنار بکشد.مدیر برنامه های او "تاینی" متعقد است او بازنده می شود به همین دلیل اقدام به شرط بندی می کند و...
زنی بی رحم و خطرناک با دادستان الکلی و دوست دوران کودکی اش که تنها شاهد قتل عمه ثروتمندش به دست او در هفده سال پیش است ازدواج می کند و...
رمان نویس "رچارد هارلند" در قطار نیومکزیکو با "الن برنت" آشنا می شود.آن دو عاشق یکدیگر شده و پس از مدتی با هم ازدواج می کنند اما عشق وسواس گونه "الن" نسبت به "ریچارد" زندگی آنها و همه اطرافیانشان را تهدید می کند...
سينت لوييس ، سال 1903. وقتى « آلونزو اسميت » ( ايمز ) ترفيع مىگيرد و مأمور مىشود تا به نيويورك برود ، هيچكس در خانوادهى او از اين تغيير مكان خشنود نيست. « اسميت » ابتدا بهرغم اكراه همه در تصميم خويش مصر است اما سپس قبول مىكند تا همراه خانوادهدر سينت لوييس بماند.