سينت لوييس ، سال 1903. وقتى « آلونزو اسميت » ( ايمز ) ترفيع مىگيرد و مأمور مىشود تا به نيويورك برود ، هيچكس در خانوادهى او از اين تغيير مكان خشنود نيست. « اسميت » ابتدا بهرغم اكراه همه در تصميم خويش مصر است اما سپس قبول مىكند تا همراه خانوادهدر سينت لوييس بماند.
ندارد
ندارد
بسیار ممنون.
خوب بودین عالی شدین حالا جایی فروم باز خالیه
این فیلم آنقدر زیبا ، ساده و صمیمی بود که نمیشه عاشقش نشد . از اون دست فیلم هایی که نمونه اش دیگه ساخته نمیشه نه به خاطر اینکه یه شاهکار بزرگ بود به این دلیل که ساده بودو هیچ ادعایی نداشت ...
یه زمانی دیوید تامسن گفته بود اگه قرار باشه فیلمی رو به‌عنوان نمونه برای معرفی زندگی روی زمین به ساکنان کرات دیگه نشون بدیم، مرا در سینت لوئیس ملاقات کن خواهد بود... شاهکاری بلامنازع... مینه لی در این فیلم موزیکال و ملودرام و کمدی و حتی هراس رو به هم می‌ آمیزه و چشم‌آنداز رنگارنگ و روح‌ افزائی رو خلق میکنه که در تاریخ سینما نظیر نداره... ترانه‌های فوق‌العاده.... گارلند در منتهای زیبایی و اوبراین بی‌نقص و به یادماندنی....
اگر به فیلم موزیکال علاقه دارید،حتما کفشهای قرمز اثر مایکل پاول رو ببینید،فیلم خوبیه..\nاز وینسنت مینه لی هم فیلم زن طراح رو توصیه میکنم..
نزدیک به متوسط..\nاگر شخصیت پردازیها و کنش ها پخته تر بود و بعضی سکانسها بد نبود میشد متوسط..
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه