« وىينا » ( كرافورد ) صاحب يك كافه و زمينهاى اطراف آن ، منتظر ورود راهآهن است تا املاكش را به قيمت كلان بفروشد . در همين بين « جانى گيتار » ( هيدن ) ، محبوب دوران قديم « وىينا » ، از راه مىرسد چون « وىينا » از او طلب كمك كرده است ...
سال 1863. « سروان روپر » ( هولدن ) افسر ارتش شمالىهاست كه در قلعهاى در آريزونا ، مسئوليت اسراى جنوبى را به عهده دارد. او به دليل رفتار خشنى كه با اسرا و فرارىها دارد، مورد تنفر جنوبىها و حتى همقطاران خودش است. تا اين كه « كارلا فارستر » ( پاركر ) براى عروسى دوستش، دختر فرمانده، به قلعه مى آید. اما او در واقع جاسوس جنوبی هاست...
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
پس از مراسم ازدواج ویل کین کلانتر شهر هادلی ویل، هنگامی که به قصد ایجاد زندگی جدیدی همراه زن زیبایش خیال ترک شهر را در سر دارد، خبردار میشود که فرانک میلر تبهکاری که چند سال پیش به زندان فرستاده با قطار نیمروز و به قصد انتقام از او به آن شهر خواهد آمد. دوستانش می کوشند تا وی را ترغیب به ترک شهر نمایند، اما او فرار را چاره کار نمیداند و تصمیم میگیرد تا با آن فرد و هم دستانش مواجه شود...
پس از شکست ناپلئون واترلو و تبعید افسران و خانواده هایشان از فرانسه، کنگرهی آمریکا در سال 1817 تصمیم گرفت که 4 شهر کوچک در سرزمین آلاباما با تبعیدیان داده شود...
تكزاس . سلطان دامدارى ، « تام دانسن » ( وين ) قصد دارد گلهاى را براى فروش به ايالتهاى شمالى ببرد . اما راه دشوارى را در پيش گرفته است و خيلى زود آدمهايش رهايش مىكنند و حتى ناپسرى او ، « ماتيو » ( كليفت ) نيز جلويش مىايستد...
در بحبوحه جنگهاى داخلى امريكا .« مايك مكوم » ( فلين ) را ، به رغم شجاعتهايش ، از ارتش شمالى ها بيرون مىاندازند و او هم آرام آرام به كارهاى خلاف روى مىآورد . تا اين كه به نوادا مىرود و پس از راه انداختن قمارخانهاى بزرگ با مردى به نام « استنلى مور » ( بنت ) در معدن نقره ى او شريك مى شود .
یتیمی که توسط همسایه خود بزرگ شده، توسط کابوس هایی از سختی های دوران کودکی و قتل خانواده خود مورد آزار و اذیت قرار می گیرد...
"کوئرت اونز"، مردی خطرناک با پرستاری "پنلوپه وورث" از مرگ نجات می یابد. او در نهایت با انتخاب دنیایی که در آن زندگی می کند و دنیای "پنلوپه" گرفتار می شود...
« وايات ارپ » ( فاندا ) كلانتر شهر تومستون مى شود تا با كمك « داك هاليدى » دائم الخمر ( ماتيور ) ، انتقام مرگ برادرش را بگيرد . سرانجام كار « وايات » به دوئل با خانواده شرارت پيشه ى « كلانتن » ( كه عامل مرگ برادرش بوده اند ) در اوكى كورال مى كشد...