اوایل دهه 1880 , اهالی شهر "وارلاک" بعد از فرار آخرین کلانتر خود برای مقابله با قانون شکنان تصمیم به استخدام مارشالی میگیرند. به همین خاطر آنان از "کلای بلیزیل" (هنری فاندا) که به داشتن تپانچه های با دسته طلائی مشهور است دعوت میکنند تا مارشال شهر شود.
با زیرنویس چسبیده
مصر باستان . مستخدمه اى به نام « مريت » ( سيمونز ) ، به پزشكى به نام « سينوهه » ( پردام ) علاقه مند است . در اين ميان فرعون مصر ، « آخناتون » ( وايلدينگ ) طرفدار يكتاپرستى است و كاهنان دربار كه قدرت و نفوذ خود را در خطر مى بينند ، حكومت او را تهديد مى كنند...
"ماسای"، یک جنگجوی سرخپوست، از ساکن شدن در زمینی در فلوریدا امتناع کرده و به زادگاه خود می گریزد تا به کار کشاورزی بپردازد...
« وىينا » ( كرافورد ) صاحب يك كافه و زمينهاى اطراف آن ، منتظر ورود راهآهن است تا املاكش را به قيمت كلان بفروشد . در همين بين « جانى گيتار » ( هيدن ) ، محبوب دوران قديم « وىينا » ، از راه مىرسد چون « وىينا » از او طلب كمك كرده است ...
با زیرنویس چسبیده
پس از مراسم ازدواج ویل کین کلانتر شهر هادلی ویل، هنگامی که به قصد ایجاد زندگی جدیدی همراه زن زیبایش خیال ترک شهر را در سر دارد، خبردار میشود که فرانک میلر تبهکاری که چند سال پیش به زندان فرستاده با قطار نیمروز و به قصد انتقام از او به آن شهر خواهد آمد. دوستانش می کوشند تا وی را ترغیب به ترک شهر نمایند، اما او فرار را چاره کار نمیداند و تصمیم میگیرد تا با آن فرد و هم دستانش مواجه شود...
زنی که از جنون سرقت رنج می برد، در اقدامی برای بهبود وضعیتش هیپنوتیزم می شود. پس از مدت کوتاهی او خود را در صحنه یک جنایت پیدا کرده، در حالیکه هیچ حافظه ای نداشته و راهی برای اثبات بیگناهی اش پیدا نمی کند...
"کارآگاه مارک دیکسون" می خواهد چیزی باشد که پدرش نتوانست، مردی طرف درست قانون. اما طبیعت تندخویش از او پیشی می گیرد و...
گروهی از سربازان آمریکایی به مواضع آلمانی ها در زمستانی برفی و سرد در نزدیکی باستوگن حمله می کنند. آنها دچار کمبود سوخت، جیره و مهمات هستند و آلمانی ها آنها را به طور مداوم تشویق به تسلیم شدن می کنند. از طرفی مه پیشروی را سخت کرده و پشتیبانی هوایی متفقین را ناممکن ساخته است...
« آرتور كودى جارت » ( كاگنى ) ، آدمكش روان پريش و سر دستهى گروهى از تبهكاران ، به زندان افتاده است . كارآگاهى ( اوبراين ) با ظاهر مبدل در زندان هم سلول او مىشود تا اطلاعاتى دربارهى گروه « جارت » به دست آورد .