"زندرا" شاهزاده سفیدپوست یک تمدن گمشده، پس از حمله نازیها به جنگل با هدف غارت مردمش از "تارزان" درخواست کمک می کند و...
با دوبله فارسی
لورد فرانسه ، سال 1858. « برنادت سوبيرو » ( جونز ) ، دختر دهقانزادهاى است كه با اعضاى خانوادهاش در زندان شهر زندگى مىكند. يك روز « برنادت » هنگام جمع كردن هيزم ، « مريم باكره » ( دارنل ) را در غارى مىبيند. « مريم مقدس » از او مىخواهد كه كف غار را بكند تا به آب شفابخش برسد ...
لهستان ، سال 1939 . « يوزف تورا » ( بنى ) بازيگر بسيار مشهور تياتر و همسرش ، « ماريا » ( لومبارد ) كه در ورشو همچون شمايلى ملى مورد تحسين است ، قرار است در نمايشى ضدنازى ظاهر شوند ، اما به دليل سانسور اين برنامه جاى خود را به اجرايى از « هملت » مى دهد. « ماريا » تعلق خاطرى به « سوبينسكى » ( استاك ) ، خلبان جنگى جوانى پيدا كرده كه هنگام حمله ى آلمان به لهستان به خدمت احضار مى شود.
« نينوچكا » ( گاربو ) مأمور سختگير و متعصب حزبى از شوروى به پاريس مىآيد تا سه فرستادهى خاطى قبلى دولت را به وطن بازگرداند. او در برخورد با « كنت لئون دولگا » ( داگلاس ) ، براى نخستين بار لذت دلباختگى و زن بودن را تجربه مىكند.
در یک بندر تجاری دورافتاده آمریکای جنوبی، مدیر یک شرکت باربری هوایی برای برنده شدن یک قرارداد مهم جان خلبانان خود را به خطر می اندازد...
داستان یک ستاره مشهور سینما که قصد دارد از طرفداران افراطی خود فاصله بگیرد، لذا صاحب مزرعه هاوایی را استخدام می کند تا برای چند هفته جای خود را با او عوض کند...
فردینان که اخیراً شکست عشقی خورده، بعنوان یک دیپلمات تازه کار به تنگهی سوئز فرستاده می شود و زمانی که او از آنجا دیدن میکند متوجه می شود اینجا بهترین مکان برای ایجاد یک کانال است...
"هیزل فلگ" اخباری دریافت می کند مبنی بر اینکه خبر مرگ او بر اثر مسمویت رادیوم یک تشخیص اشتباه بوده است. او خوشحال است چون با پولی که کارخانه در اختیارش قرار داده به نیویورک سفر می کند. اما با پیدا شدن خبرنگاری با نام "والی کوک" رویاهای او رنگ می بازند و...
داستان در مورد یک دختر بچه یتیم و شجاع به نام "هایدی"است که وظیفه مراقبت از پدربزرگ گوشه نشینش را بر عهده دارد...
دکتر "هوگو هکنبوش" ،"تونی" و "استافی" تلاش می کنند با برنده شدن در یک مسابقه اسب سواری مزرعه "جودی" را نجات دهند.اما در این بین مشکلاتی وجود دارد که...