سال ۲۰۳۴ است. دو سال از جدایی موتوکو کوساناگی از بخش ۹ میگذرد. حالا توگوسا رهبر جدید بخش بزرگتر شدهٔ ۹ است. با ظهور یک هکر ماوراء الطبیعه به نام عروسکگردان، تیم با جرایم پیچیدهای روبهرو میشود...
کارآگاهی که با جنایات سازمان یافته مبارزه می کند، برای تشییع جنازه دوست دوران دبیرستانش به شهر مادری اش باز می گردد. بعد از ملاقات دوستانش او مشکوک شده و تصمیم میگیرد که در مورد مرگ دوستش تحقیق کند...
انیمیشن اینگونه آغاز می شود که "تد" متصدی موزه بلومزبری، توسط صاحب موزه به ماموریتی فرستاده می شود تا مجسمه ای گمشده به اسم زاگاوا را پیدا کند و بدین گونه موزه را از ورشکست شدن نجات بدهد...
با زیرنویس چسبیده
در شهری از ایالت تگزاس، دو قاتل وحشی روانی از محاصره نیروهای پلیس می گریزند و پا در جاده ای کویری می گذارند. یک کلانتر بنام «ویدل» که به دنبال گرفتن انتقام مرگ برادرش از آن هاست، شروع به تعقیبشان می کند...
داستان این فیلم در قرن هجدهم میلادی در قزاقستان رخ می دهد. مردی جوان به نام «نوماد» موفق می شود سه قبیله جنگی کشورش را متحد سازد...
بلیچ ماجراهای پسری دبیرستانی به نام "ایچیگو کوروساکی" است که توانایی دیدن ارواح را دارد. زندگی وی با برخورد با یک "شینیگامی" یا خدای مرگ که بر جریان گذر ارواح از دنیای انسانها به دنیای بعد از مرگ نظارت میکنند بکلی دگرگون میشود. "ایچیگو" با "روکیا کوچیکی " که یک "شینیگامی" و بدنبال یک "هولو" (یک روح گمگشته شرور) است، برخورد میکند و ...
"فو" پیشخدمتی است که دو استاد شمشیر زنی "موگن" و "جین" را از اعدام نجات می دهد تا به او کمک کنند ساموراییِ که بوی گل آفتابگردان می دهد را پیدا کنند...
R. Kenzo Tenma دکتر ژاپنی جوانی است که به عنوان جراح مغز در بیمارستانی که توسط Heinemann اداره میشود مشغول به کار میشود و مدارج ترقی را یکی پس از دیگری طی میکند و به موفقیت و اعتبار بسیار بالایی دست میابد و با Eva دختر Heinemann نامزد میشه اما او مخالف سیاست های درمانی ای است که بیمارستان در قبال بیماران مختلف اتخاذ میکند و...
با زیرنویس چسبیده
سال 2032، «باتو» یک روبات پلیس ضد تروریستی در بخش امنیتی 9 است که پرونده یک روبات زن که سازنده خودش را به قتل رسانده را پیگیری و دنبال می کند...
انيمه درباره ی پسري به نام "ناراتو" كه در دهكده ای با نام "كونوها" ( برگ ) زندگي مي كنه . پدر مادر "ناراتو" بعد از به دنيا امدن او از دنيا رفتند و او تنها زندگي مي كند . وقتي "ناراتو" نوزاد بود هيولايي به نام "كيوبي" را در بدن او مهر كردن و به خاطر همين قضيه تمام مردم دهكده از ناراتو مي ترسند و به نوعي او را از خودشون طرد كردند . سپس "ناروتو" تصمیم می گیرد ...