اِلیا ، فارغ التحصیل رشته ی آشپزی از شهر ازمیر، در آرزوی ادامه تحصیل در دانشگاه و یافتن عشق واقعی خود است. او در شبکه های اجتماعی با سِمیت آشنا می شود و در موقعیتی غیرمنتظره قرار می گیرد...
این سریال در مورد داستان تأثیرگذار انتقام دو خانواده است. در پی آمادگی فرید و هانده برای ازدواجی که مورد حمایت خانواده هاشون هست، همه چیز به یکباره زیر و رو میشود. یک روز اسب فرید بیمار میشود و مجبور میشود زودتر به مزرعه برگردد، وقتی برمیگردد هانده و یامان، پسر تیمارگر را در حال بوسیدن میبیند. درست بعد از این اتفاق عایشه را میبیند و به او پیشنهادی میدهد…
در یک شرکت استعدادیابی در استانبول ، ماموران تلاش می کنند تا مشتریان ستارگان خود را راضی و تجارت خود را حفظ کنند. مأمورین در شرایطی که زندگی شخصی و حرفه ای آنها را در هم می آمیزد ، وضعیت را به وضعیت دیگری برمی گردانند.
دِمِت و زینب مادر و دختری هستند که در شهر بورسا زندگی می کنند. کارو کاسبی دمت تو مغازش به وفق مرادش پیش نمیره و هر چی که داره رو از دست میده. در همین حین یک دوست از استانبول دست دوستی بهش دراز میکنه ، او ژاله دوست دوران بچگی دمت هستش. ژاله در یکی از کالج های معتبر استانبول به اسم Sayer مدیره. برخلاف میل زینب ، مادر و دختر بار وبندیلشون رو می بندند و به استانبول میرن. ولی ژاله رازی رو پنهون کرده که این راز کل زندگی زیبب و دمت رو عوض می کنه. زینب که یک دختر یکدنده و شروره در اولین روز مدرسه تو استانبول با پسر مدیر مدرسه درگیر میشه و …