کرم یک تاجر موفق و وارث یک خانواده شرابساز معتبر است. در حالی که در سفر به تاکستان خانواده اش در مونته نگرو است، با سودا، دانشجوی حقوق که به عنوان بخشی از برنامه اراسموس از مونته نگرو سفر می کند، ملاقات می کند. بلافاصله جرقه ای به وجود می آید و پس از یک روز رویایی که با هم در مونته نگرو گذرانده اند، آنها توافق می کنند که دقیقا یک سال بعد در همان مکان ملاقات کنند. اما سرنوشت مداخله می کند و آنها به طور غیرمنتظره ای نه در تاکستان های مونته نگرو، بلکه در استانبول به هم می پیوندند. سودا در حالی که به مادرش در محل کار به عنوان خدمتکار در خانه یک خانواده معتبر کمک می کند، از اینکه متوجه می شود برای کرم کار می کند شوکه می شود. اگرچه کرم از دیدن سودا که از چنین ریشه های فروتنی می آید شگفت زده می شود، اما احساسات او نسبت به او غیرقابل انکار است. متأسفانه خانواده کرمس با قضاوت او موافق نیستند و در نتیجه به اندازه عشق او درگیری ایجاد می شود. با این حال، این زوج برای غلبه بر مبارزات و اختلافات طبقاتی خود دست به هر کاری می زنند - هر کاری که عشق خود را بدون محدودیت زندگی کنند.
سرحات، یکی از اولین اعضای «عملیات ویژه» و با 30 سال وقف برای مبارزه با تروریسم، سال ها در مرز خدمت کرد. زمانی که او پس از یک ماموریت ویژه به استانبول باز می گردد، با شهری کاملا متفاوت مواجه می شود.
مونا زن جوانی است که در یک پرورشگاه بزرگ شده است. او برای روزنامه اینترنتی کار می کند و اخیراً از موارد آتش زدن خانه در مناطق مختلف استانبول گزارش می دهد. یک روز که به سراغ خبر آتش سوزی می رود، با خبرنگار عکاس یاکوپ مواجه می شوند. مونا که از اخبار برمی گردد می بیند که صاحب خانه که از قبل با او درگیر است وسایلش را جلوی در گذاشته و حالا بی خانمان است. از آنجایی که دوست او از یتیم خانه و اکنون یک افسر پلیس، لیلا، در یک ماموریت مخفی است، او باید به عنوان یک راه حل موقت پیشنهاد آشنای جدیدش یاکوپ را برای مستاجر شدن در خانه اش بپذیرد. با این حال، در اولین روزی که مونا به آپارتمان نقل مکان می کند، متوجه می شود که اتفاقات عجیبی در آپارتمان یووا در حال وقوع است.
ماجرا از اونجا شروع میشه که دمیر و سلین هر دو یک خونه رو میخرن و مجبور میشن تا حل شدن مشکل، با هم زندگی کنن و …