بازسازی ترکی سریال بریتانیایی برنده جوایز The Split، که خانوادهای از خواهران را دنبال میکند که به عنوان وکیل طلاق کار میکنند، پس از بازگشت پدر جدا شدهشان به جمع، با گذشته آنها روبرو میشود.
مکید، دختر خانواده ای فقیر که روانشناسی خوانده و از زندگی تجاری راضی نیست و به دنبال شفای دیگران است، عاشق برادر بزرگ احمد، کاظم ایشیک می شود که به عنوان باهوش ترین و موفق ترین تاجر در جهان شناخته می شود. کشور. او به تازگی مردی را با شور و شوق بیمارگونه ملاقات کرده و عاشق او شده است. همچنین کاظم ایشیک با نرمین ازدواج کرده است. عشق مکید بی پاسخ نیست. کاظم با اشتیاق مکید را در آغوش میگیرد که در ضعیفترین لحظهاش در کنارش است... اما آیا او میتواند او را از ظلم زندگی غنی و قدرتمندی که ساخته است محافظت کند؟ آیا مکید می تواند خلوص، معصومیت و حساسیتی را که در اولین ملاقات با کاظم داشت حفظ کند؟
عذرا گونای یه وکیل طلاق موفقه که در استانبول، به همراه خواهرش صنم و مادرش که از سردمداران این شغله، به پرونده اشخاص با نفوذ و سرشناس رسیدگی میکنن. عذرا بعد فارغ التحصیلی با سرگن گونای که مثل خودش وکیل بوده ازدواج میکنه و صاحب سه بچه میشن. با وجود مسائلی که به اقتضای شغلش شاهد میشد و ضربه ای که از پدرش خورده بود، عذرا همیشه به مفهوم ازدواج کاملا متعهد بود ولی این تابلوی خانواده خوشبختی که برای خودش ساخته بود با خیانت شوهرش با خاک یکسان میشه…
عارف و زکریا دو رقیب کبابی در یک کوچه هستن.با اومدن دو ایتالیایی به نام های زولا و چاوی به محله ،زندگی عارف و زکریا زیر و رو میشه. چاوی با عکسی قدیمی در دستش به محله اومده و شروع به گشتن دنبال پدرش میکنه. زکریا و عارف بخاطر این بچه که بعد از سالها سر و کلش پیدا شده نگران میشن. این دو رقیب همیشگی مجبور به همکاری با هم دیگه میشن. در بین تموم این اتفاقا زولا عاشق خوشگلترین دختر محله آزرا میشه؛ در حالی که آزرا با پسر عارف یعنی احمد یه عشق پنهونی رو داره تجربه میکنه. رقابت،عشق،راز ها،تعقیب و گریز؛ ببینیم همه اینها توی این محله کوچیک جا میشه؟
داستان عشقی غیرممکن که زاده ی انتقام است. میران بعنوان تاجری وارد شهر میشه و مراوداتش رو با خانواده ی شاداوعلوها بیشتر وبیشتر میکنه و در نهایت نوه ی نصوح شاداوعلو(ریّان) رو خواستگاری میکنه. از اوجاییکه ریّان نوه ی تنی نصوح نیست و میران خواستگار واقعا خوبی محسوب میشه نصوح میخواد که نوه ی دیگه اش رو بهش بده…