خانواده Servet به دلایل خانوادگی از اسکی شهیر به استانبول نقل مکان می کنند و خود را در محیطی کاملا متفاوت می بینند. همانطور که دوقلوهای Kerem و Ece سعی می کنند با محیط در کالج خصوصی که تازه شروع کرده اند ترکیب شوند، با افراد کاملاً متفاوتی ملاقات خواهند کرد. در حالی که گام به گام با دردهای رشدی مسیر بزرگسالی را طی می کنند، به سفری طولانی به نام جوانی می روند که در آن خود را در حالی که پراکنده از اشتباهات و هیجانات عشق اول هستند، کشف می کنند. همانطور که دوقلوها با دردهای رو به رشد آزمایش می شوند. ، رویارویی پدرشان هارون و پدرش که 25 سال است ندیده است، کل خانواده را به چالش می کشد. از سوی دیگر، مادر آنها بلیز قرار است وارد دوره جدیدی شود که در آن خود را کشف خواهد کرد. وقتی آسف و آیلا بعد از 25 سال با پسر و نوههایشان زیر یک سقف زندگی میکنند، درگیریهایشان باعث میشود بفهمند که رشد و بلوغ در طول زندگی گسترش مییابد.
کمیسر “عمر دوران” در دایره جنایی پلیس و “الیف کاراجا” در برنامه مشهور و محبوب خود به دنبال احقاق حق مظلومان و اجرای عدالت هستند. الیف کاراجا، تو برنامه اش جنایات رو حل میکند و سعی در پیدا کردن قاتلها دارد. الیف که خیلی مورد پسند مردمه، به کارش با جون و دل وابستهست و برای رسیدن به این جایگاه مجبور به انجام فداکاریهای زیادی شده. رسیدگی به ماجرای قتل یک دختر، الیف و همسر وکیلش اردم را مقابل هم قرار میدهد و زندگی آن ها و دو فرزندشان را زیر و رو میکند و از طرف دیگر ابتدا سبب آشنایی ناخوشایند عمر و الیف میشود اما در ادامه هر دو تحت تاثیر هم قرار میگیرند.